پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

779- اولین خوابِ سال 95

پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۰۱ ب.ظ

سال هزار و سیصد و بیست و نه بود و مصدق درگیر ملی کردن صنعت نفت و تلویزیون و روزنامه‌ها و سایت‌ها همه‌اش مصدق و اخبار نفتو پیگیری می‌کردن و فکر کنم با ماجرای برجام و ظریف دچار خلط مبحث شده بودم تو خواب!
سکانس بعدی خوابم هم فرهنگستان بود... ولی اساتید داشتن ازم امتحان الکترومغناطیس می‌گرفتن و من هیییییییییییییچی بلد نبودم و سوالا همه‌اش از انتگرال چند بعدی و دیورژانس و کرل و کوفت بود و هی می‌گفتم آقا من این درسو با مصیبت پاس کردم قبلاً (آیکون ضجه زدن و آه و فغان و) اینام می‌گفتن مثل گواهی‌نامه است و باید هر چند سال یه بار، دوباره امتحان الکترومغناطیسو بدی تا مباحثش یادت نره یه وقت!!!


+ دیالوگ هفته‌ی پیش:

۹۵/۰۱/۱۲
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

الهام

امید

سهیلا

نگار

نظرات (۱۰)

سنگ قبر نیس که دفتر انشا اس!!!:|
پاسخ:
:))))))))))))))) اگه با فونت ریز بنویسید همه ی وصیتام توش ینی روش جا میشه :دی
۱۲ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۴۹ سرباز جامانده
خخخخ له لهم اصن.منم خوابام اینجوریه.چندتا چیزو با چندتا زمان قاطی میکنه یچی درمیاره ب من نشون میده
پاسخ:
اصن یه وضعی :)))
من نیز دوست نداشتم.
به سلامتی برگشتین؟:)
سرماخوردگیت خوب شد؟
پاسخ:
تو کنکور درصد این درسم منفی 22 بود :))))
البته چون میدونستم برای ارشد سراغ گرایش قدرت نمیرم و ضریبش برای گرایش من صفره، بی هیچ استرسی سوالاشو حل میکردم :)))))

+ ممنون... خوبم و چند روزی میشه که برگشتیم
اصلا میخوای لینک وبلاگت رو روی سنگ قبرت بنویس ، اینجوری راحت تره:)))
پاسخ:
:)))) هممم... آره فکر خوبیه!!! یه سیستمم بذارین ملت بیان بعد فاتحه لایک کنن برن :دی
خیلی راحت با یه صلوات شمار میشه این سیستم رو راه انداخت! البته باید اون دکمه کوچولو که رفرش میکنه رو برداریم ، جاش هم با یه چیزی پر کنیم که کسی بهش دست نزه!!
پاسخ:
سیمشو قطع میکنیم که رفرش نشه :))))
۱۲ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۰۸ مستر نیمــا .
چقدر گفتم شربت بخور! گوش ندادی دیگه
میگن تا شربتشو نخوری شهید نمیشی
پاسخ:
:)))) اتفاقاً سامرا شربت صلواتی هم میدادن به ملت
ولی لیوان یه بار مصرف نبود و منم خودم لیوان نداشتم نخوردم
رزمنده ها از اون صلواتیا میخوردن و میرفتن عملیات :((((
برای مخابرات که تاثیر داره.فقط به درد میدانیا میخوره کسی که گرایش دیگه میخواد نخونه هم فرقی نداره، با این سیستم آموزشیمون!
برامون سوغاتی چه آورده ای ای شباهنگ ؟

پاسخ:
آره خب برای همین از هر چی مخابراتی و قدرتیه بدم میاد
به استثنای خواننده های قدرتی و مخابراتی وبلاگم :دی

+ برایتان کلی کلیدواژه آوردم که پستش کنم
ولیکن مهمونا نمیذارن
خوابای منم همه داغونن بسکه فیلم جنایی و اکشن میبینم تو خاوبام یا دارم یکی رو میکشم یا دنبالمم بکشنم ولی بلا استثناء قهرمان خوابامم(چیه خب ارزو که بر جوانان عیب نیست)
ینی اصلا یادم نمیاد یه خواب درست وحسابی دیده باشم تو زندگیم
اتفاقا من الکترومغناطیس خیلی دوستدارم(یکی نیست بگه حالا کی نظر تورو پرسیدD:) البته منظورم درحد همون چندرغازیه که تو تجربی هست
پاسخ:
پاس کردن الکترومغناطیس برق، یکی از عذاب های جهنمه :))))

عجب خوابی :/ 
+ اینقدر عنوانتون کوتاه بود نفهمیدم وبلاگ شماس! دیرتر اومدم :))
پاسخ:
آره خب حق دارین
معمولا نصف پستام تو عنوان، عنوان میشه
کوفت هَم جرو عه امتحان بود :| 
پاسخ:
آره کوفت یکی از مباحث مهم این درسه :)))))