پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت


دیدنِ یه خانواده چهار نفره، در عصر نه چندان زمستانی اولین پنجشنبه‌ی اسفند، تو یه رستوران نزدیکی‌های ولیعصر که بچه‌هاشون دارن سر به سر هم می‌ذارن و اتفاقاً دختره هم‌سن و سال خودت و پسره یه چیزی تو مایه‌های داداشته و جوجه سفارش دادن و همه‌شون شادن و می‌خندن، دیدنِ صحنه‌ای که به واسطه‌ی اون تک‌تک میزها و رستوران‌ها و منوها و غذاها و ثانیه ثانیه‌ی باهم‌بودن‌ها به ذهنت که نه، به قلبت هجوم میارن و ناخوداگاه پلکات خیس میشن و دیدن این میز و این چهار نفر همون اندازه حالتو بد می‌کنه که...

۹۴/۱۲/۰۶
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

امید

بابا

مامان

نظرات (۱۱)

ای بابا
یه بیست روز دیگه عیده :)
پاسخ:
:(
۰۶ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۲۲ راحنا رهایی
جوجیده :دیی

:((
پاسخ:
D:
به دانشجویان بشارت میدهم که عید نزدیک است ...
پاسخ:
هعی...

تا عید بیاد من دق کردم :(

پاسخ:
من نیز.
۰۶ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۱۵ شقایق رمضان پور
خوبه که آدم افرادی رو داشته باشه که دلش براشون تنگ بشه،خیلی تنگ بشه... این یعنی یه همچین افرادی رو داره تو زندگیش؛)
پاسخ:
خدا اینا رو برامون حفظ کنه
خاطراتن دیگه ،کاریشون نمیشه کرد
پاسخ:
هممممم...
اخ جون جوجه!
پاسخ:
:)) جوجه دوست ندارم زیاد
۰۶ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۴۱ شن های ساحل
لوس :) :*
پاسخ:
خودتی خودتی خودتی (امممممممم آیکون درآوردن زبون!)
۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۳۶ دفترچه زندگی
این دور بودن از خونواده یه خوبی داره اونم اینه که قدرشون رو بیشتر میدونید.خدا براتون حفظشون کنه.
زیاد خودتون رو ناراحت نکنید چیزی تا عید نمونده.

پاسخ:
:(((((((
اندکی صبر ، سحر نزدیک است ،البته باید گفت عید نزدیک است :دی
پاسخ:
:(

:(

 

پاسخ:
:(