پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

درسته تا حالا پام به کلانتری باز نشده، ولی در زمینه‌ی بازپس‌گیری و بیرون کشیدن حقم از حلقوم افراد، ید طولایی دارم!!! ینی نشده من برم یه جایی و دنبال صندوق پیشنهاد و انتقاداتش نگشته باشم و مستفیضشون نکرده‌باشم و لو آبی باشد که در هاون کوبیده باشم.

ظاهراً نسل اون دسته از آقایونی که تو خیابون راه‌میافتن دنبال دخترا و با تمام قوا سعی می‌کنن مخشونو بزنن و بدبختی اینه که مخامون مخ نیستن وگرنه مخ اگه مخ باشه به چنین سهولتی زده نمیشه!!! منقرض نشده هنوز!

در همین راستا، یارو می‌خواست منو برسونه و من نمی‌خواستم رسونده بشم و یه جوری رفته بود رو نِروِ نداشته‌ی من که گوشیمو درآوردم شماره ماشینشو یادداشت کنم و مستقیم برم کلانتری و به سزای عمل ننگینش برسونم و این روحیه‌ام هم نشئت گرفته از رشته و نه شغل باباست که چشم باز کردم و لای مجرم کیست و جرم‌شناسی چیست و حقوق مدنی و آیین دادرسی کیفری و انواع شکوائیه و دادخواست و کیفرخواست بزرگ شدم!!!

علی ایُ حال تا من گوشیمو از تو کیفم درآوردم طرف دررفت و منم پیِ‌شو نگرفتم و مورد دوم ماشین نداشت و پیاده فالو می‌کرد و منم بی‌اعصاب!!! که آخه این الان عاشقِ قیافه‌ی نداشته‌ام شده یا اخلاق حَسَنه‌ام؟!!! که خب یه صلواتی فرستادم و شیطونو لعن! کردم و سعی کردم اهمیت ندم تا گم شه بره پی کارش! ولی خب کارد می‌زدی خونم درنمیومد از عصبانیت و همون جوری عصبانی موندم و رسیدم خوابگاه و کماکان عصبانی و خوابیدم و شب تو خواب!!! چنان کشیده‌ی آب نکشیده‌ای نثارش کردم که از شدت ضربه‌ی حاصله از خواب پریدم و یه نیم ساعتی به این اقدام محیرالعقول خودم می‌خندیدم!!!


۹۴/۱۰/۲۳
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)