پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

329- از آشنایی با شماها بسیار بسیار خوشحالم

چهارشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۱ ق.ظ
کاری به این که یه نفر یه خط از پست یا کامنت یا جوابتو برداره ببره یه پست در موردش بنویسه ندارم
اینکه اسم برده یا نبرده و ناشناس بودم یا نبودم و ناشناس موندم یا نه هم موضوعیت نداره
اینکه اصن هدفش چی بوده هم مهم نیست
چیزی که برام جالبه آدمایین که برای این پست کامنت میذارن
آدمایی که بدون اینکه بدونن در مورد کی کامنت می‌ذارن در موردش حرف می‌زنن و قضاوت می‌کنن
آدمایی که مدت‌هاست خواننده خاموششون بودم
نیومدم بگم برام مهمه یا مهم نیست یا ناراحت شدم یا نه و نمی‌بخشمشون و بهم برخورده
نه!
برام جالبه چه طور در مورد آدمی که نمی‌شناسن انقدر راحت حرف می‌زنن
خنده داره اگه بگم یه سریاشون همونایی ان که دو ماه پیش کامنتِ "التماس دعا" برام گذاشته بودن
آدمایی که حتی نمی‌دونن من همون آدمِ دو ماه پیشم که قرار بود خیلی خیلی به یادشون باشم

۹۴/۰۷/۱۵
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

هولدن

نظرات (۱۰)

بات موافقم اتفاقا . ضمنا ، بهم اعتماد کن ، من معمولا موافق نیستم :))

ترم یک توی خوابگا چهار تا بودیم . سه تا مون فنی ، یه نفر روانشناسی . اوضاعی من داشتم با اون دختر ؛ از اون به بعد فهمیدم من معمولا با کسی که رشته ی دبیرستانی ش ریاضی نبوده ، کاملا به تفاهم نمی رسم . 
پاسخ:
:))) باعث افتخاره که تایید و موافقت شما شامل حالم میشه :دی
سلام
یه مدتیه اینترنت نداشتم
چه قد پست نخوندههههههههه
کاش میشد خلاصه کرد!

پاسخ:
:)))) سلام

خلاصه اش اینه که خوبم 
تو خوبی؟
خدا رو شکر
راستش نه خیلی 
پاسخ:
:)
من کلا حالم گرفته شده از دیدن شما دوستان که با هم درگیر شدین :| 
به نظرم یه سری شباهت ها به هم دارین که باعث شد این داستان اینجوری ادامه دار شه:|
ببین من هولدن رو میشناسم مدتیه و اونقدر تا حالا باهاش بحثم شده که گفتنی نیست. 
ولی کلا اگر جای تو بودم بحث رو جمعش می کردم تو این مورد... 

+ جواب اون کامنت واسه شخص منم سنگین بود راستش :) ولی خب نظرت بود دیگه
پاسخ:
:)) مهم نیست
بی خیال عزیزم

برو یه بار دیگه کامنتای این پستو بخون
پاسخ:
:) دارم می‌خونم و یه لبخند گنده هم رو لبمه


سلام 
یادمه حدود دو سه سال پیش یه بحث کش دار بین منو و یکی از آقایون وبلاگنویس پیش اومد 
که مقصرش من به هیچ عنوان نبودم ایشون تو وبش مثل آقای هولدن حرف منو بزرگنمائی کرد 
که البته یه سری مثل الان مخالف و موافق داشت .
یادم نمیره 2-3نفر موافق نظر من بودند بقیه مخالف. 
نمیدونم چی بود چی شد ولی من تو وبش فقط یه کلمه گفتم آفرین برنده شدین تبریک بهتون میگم 
اونم بصورت خصوصی بهش گفتم.
یکی از دوستان مشترک هردومون رفت بهش گفت واقعا انتظار نداشتیم علیه باران این پست رو بنویسی و اون رو اینجوری محاکمه کنی و خودتو بیگناه جلوه بدی .
من همون کلمه بهش گفتم اتفاقا اونم معلم بود گفتم آفرین و تبریک و ...
چند دقیقه نشد بخاطر حرفای دوست مشترکمون اون پست رو بست و برای همیشه از وبلاگنویسی خداحافظی 
کرد ...
دیگه هم نشد بهم کامنت بدیم و از دل همدیگه این موضوع رو دربیاریم.
میگم با وجودی که صدرصد اون مقصر بود من دوست نداشتم اینجور بحث ها پیش بیاد بین مون 
دوست نداشتم اونجوری خداحافظی کنه و بره ...
دوست داشتم مشکل بین مون خودمون حل کنیم نه اینکه علنیش و جنجالیش کنم.
الان سه سال از اون ماجرا میگذره با وجودی که مقصر نبودم ولی دوست دارم دوباره ایشون بیاد و بنویسه 
و بابت اون داستان که مسببش هم من نبودم و یکی دیگه اون وسط زیر این آتش رو زیاد کرده بود 
دوباره خواننده مطالب وبش بشم.
اما هیچوقت ایشون دیگه برنگشت ...
منظورم از این داستان اینکه این اتفاق تلخ وبنویسی هم میگذره چه خوب چه بد ولی کاش به قول مگهان 
کاش باهم درگیر نمیشدین و همچین فضای درست نمیشد...
کاش بین خودتون مسایل رو حل میکردین و کاش آقای هولدن خصوصی با خودتون این داستان رو ختم بخیر میکرد 
و این بحث ها رو کشش نمیداد.
اینجور بجث ها فقط انرژی مثبت آدم ها رو کم میکنه.
امیدوارم هردوتون  از حرفام دلخور نشین و اون به پای یه توصیه خواهرانه بحساب بیارین و نه چیز دیگه ای.
موفق و سلامت باشین.

پاسخ:
سلام :)
۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۷ دختر حــَوا :)
من یکم بهشون حق میدم که بخاطر اون کامنت ناراحت بشن! چون بالاخره آدم نسبت به این چیزا غیرت داره دیگه! منم اگه کسی به رشته م اینجوری بگه ناراحت میشم. واقعنم برخوردای بدی با انسانیا میشه تو کل جامعه! ولی خب باید اینم درنظر گرفت که تو خودت (همونطوری که اونجام گفتی) خیلی از درساشونم خوندی و الانم داری زبانشناسی میخونی!

ولی من اگه تو اون شرایط بودم یه عذرخواهی میکردم که هم دل کسیو نشکسته باشم هم اینکه کلا قائله ختم بشه! 
پاسخ:
:)
من اتفاقااا کاملااا با شما موافقم و هرچقدر سعی کردم خودمو جای یه انسانی بذارم و با دید اون این مکالمه رو نگاه کنم به نظرم زشت و قبیح این طوری که ایشون میگن نیومد.
اصولا وقتی یکی اینجوری میکنه یا ته ته دلش یه حسی بهش گفته انسانیا کمترن و با تمام وجود میخواد این حسو پس بزنه (که من موافق نیستم و میدونم که شما موافق نیستید ) یا عقده این حرف خیلی وقته رو دلش سنگینی میکرده. 
البته تا جایی سعی میکردم اینو نظر ایشون و خب تفاوت درک و طرز فکر بدونم که توی پاسخ یکی از نظرا دیدم داره سمپادو میکوبه :|||| منظورم اینه که چه عیبی داره کسایی که هوششون بالاتره طرز یادگیری و درسشون هم متفاوت باشه کما این که امکانات اموزشی تو مدارس نمونه دولتی و غیرانتفایی حتی بهتر از مدارس تیزهوشان موجود است! پس هیچ ظلمی به کسی نشده. 
در کل حرفم اینه که ایشون تا یه جایی شاید حرفشون درست بود ولی باز شدن بعضی بغض ها و گره هایی که قبلا داشتن برای این دیالوگ ساده درست نبود.
اگه هم این نظرو تو اون بلاگ نمیذارم بخاطر اینه که من ادم سفسطه‌بازی نیستم برعکس صاحب بلاگ.
اینم فقط برای خودت نوشتم و اگه نخواستی منتشرشم نکن.
پاسخ:
:) نظرِ لطف شماست 
۱۵ مهر ۹۴ ، ۲۲:۱۰ هولدن کالفیلد
خوشحالم که از آشنایی با ما خوشحال شدین، اینقدر خوشحالم! :دی
پاسخ:
:) اون لطفتون رو هرگز فراموش نمی‌کنم
هنوز که هنوزه حس می‌کنم قلبم داره میاد تو دهنم از استرس

می‌دونستید من بهترین دوستامو وسط دعوا پیدا می‌کنم؟ :)))
حرفی ندارم واقعا:|
پاسخ:
:))))))))))))