پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

183- آه مِن عَینیک... تَقتلنی

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۸ ب.ظ

تفتیش النساء

+ کیف؟ موبایل؟

- ندارم

+ ایرانی؟

- بله

+ زیبا, قشنگ, ما اسمک؟

- نسرین

+ نسرین, زیبا, قشنگ...

بعدش اشاره کرد به مامان و ازم پرسید: اُم؟

- بله مامانمه

+ نسرین, قشنگ, اُمُها قشنگ... 


مامان: چه قدر طول کشید... خانومه موقع تفتیش چی می‌پرسید؟

من: هیچی, داشت بهم اعتماد به نفس میداد :)))))


سیاهی دو چشمانت مرا کشت

درازی دو زلفانت مرا کشت

به قتلم حاجت تیر و کمان نیست

خم ابرو و مژگانت مرا کشت

+ باباطاهر

۹۴/۰۵/۲۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

مامان

نظرات (۱۲)

میگماااا ، اونجا چجوری پست میزاری ؟!! نتِ موبایلته ؟
پاسخ:
نه بابا
همه ی هتل‌ها مجهز به نت می‌باشند
شبا میریم زیارت
روزام چون گرمه ملت میخوابن و منم چون جغدم خوابم نمیبره و پست میذارم
الان اینجا ساعت حول و حوش 3 هست و خرماپزون

+ از صبح 5 لیتر دوغ و ماست خوردم ولی خوابم نمیاد که نمیاد

دمشوووون گرم واقعن :|||
با اون اوضاع نابسامانُ و داعش و اینااا 
هتلای عربستان که نت ندارن :/
پاسخ:
این هتلا برای ایرانیاست
ینی رئیس و آشپز و همه چی شون ایرانیه
به جز کارگرا
مسافرای بقیه کشورا نمیان اینجا
میرن یه هتل دیگه
اصن هتل نمیرن یه عده
همون جا کنار حرم میخوابن
۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۹ ماهان هاشمی

فکر کنم باید یه تحقیقم در موردِ نژادِ اینا بکنید!

منتها اینا زن و مردشون با هم مشکل دارن! :)))

پاسخ:
:))) تورنادو رو وارد سیاست نکن آقا!
یه دوست کرد داشتم به لهجه خودشون می‌گفت کردا ترکارو بدبخت کردن ترکا کردارو بدبخت کردن
خوبه که نت داری :))))))))
بعله ما هم تعریف دخترای تبریزُ شنیدیم حالا مواظب باش این عراقیا عاشقت نشن ،والا
مثل اینکه توی این چیزا تبحر زیادی دارن
پاسخ:
بلاگفا, یه پستی نوشته بودم راجع به علاقه دوران کودکیم به مردای عرب :)))))
وقتی 6 سالم بود با بابابزرگم اینا رفته بودم مشهد شوهر عربی پیدا کنم :)))
بابا زیبا؛ قشنگ!
دعام کنیا...

پاسخ:
فاصله یه متری ضریح به یاد همه تون بودم
و جالب اینجاست نصف اینایی که به یادشون بودم رو ندیدم تا حالا
متوجه شدم که به شلوار تیره علاقه ی چندانی نداری!
بیشتر عکسات... :)
پاسخ:
آفرین! و احسنت به دقت و نگاه تیزبینت
از ده تا شلواری که دارم, نصفش سفیده, یکیش مشکیه بقیه توسی, کرمی و حتی صورتی!
۲۱ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۵ آناهــیــ ـــتا
می گفتی لطف دارین, خودتون زیبا قشنگ, ام تون زیبا قشنگ...
و ازین تارف ایرانیا.
بد بخ گوژپیش می شد :))

من وقتی میرم یه جایی که زبونشون رو بلد نیستم خودمو می کشم یه کلمه هایی ازون زبون یاد بگیرم و منظورمو برسونم, بعد حالا مامانم, کلا با همه فارسی حرف می زنه و جالب اینجاس خیلی بیشتر از وقتی من حرف می زنم منظورشو می فمن :|
پاسخ:
:)))))))
مورد داشتیم ترکی هم بلد بودن فروشنده های عرب
در حد یکی دو کلمه
ولی خب همین یکی دو کلمه هم لایک داره
۲۱ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۰۵ فانتالیزا هویجوریان
میخواستی بگی تازه بیا وبلاگم رو ببین سفرنامه قشنگ زیبا :)))))))))
پاسخ:
:))))) نسرین, قشنگ
تورنادو قشنگ
وبلاگ, قشنگ
۲۱ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۰ شن های ساحل
برم برات اسپند دود کنم چشم نخوری والا( من با این اخلاق مادربزگانه ام!!!)  :)))))
پاسخ:
:))) برو سریع دودش کن مامان بزرگ تا چشم نخوردم :دی
سلام قشنگ:)))
چطورید؟زیارت قبول.
التماس دعا یادتون نره هااااا!
ممنانم:)
پاسخ:
سلام
ممنون
حواسم هست، یادم نمیره :دی
۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۷ شیمیست خط خطی
ایییی همینجوری پیش بره آخر سفرنامه میفهمیم عروس عراق شدیا ;)
پاسخ:
:))))))
بعید می‌دونم عراقیا از ترکستان دختر بستونن
نمیدونم چرا یاد این افتادم،
چند سال پیش مکه بودیم، داشتم از پله های بقیع میومدم پائین، یه عرب شکم گنده راهو بسته، چرخید تا منو دید گفت بــــــــــــــَح، خانُم جمیـــــل!
اَه

البته مفتشای خانوم فرقشون مشرق مغربه، اینجاست که آدم عاشق شیعه میشه.

نسرین عاشق دخترای ایرانی ن ها! اصلاً ئم سیستم پسراشون سیستم ازدواج سنتی ایرانی نیست، یهو دیدی در ملاء والدین اومدن جلو پیشنهاد زوج و زوجه دادن بهت!
التماس دعا خلاصه!
پاسخ:
:)))))) مگه میشه؟ مگه داریم همچین چیزی؟ :)))