پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت


 

لاله پارک تبریز؛ اولین مرکز تجاری برندها در کشور

پارسال همین موقع‌ها با بچه‌های مدرسه قرار و مدار دور همی گذاشته بودیم و

قبل قرارمون می‌خواستم برم کیف و کفش و مانتو و شلوار بخرم

یادمه همین موقع‌ها خونوادگی پا شدیم رفتیم لاله پارک!

یه مرکز تجاری و تفریحیه که باعث و بانیش شوهر یه خواننده ترکیه ایه و

اغلب اجناسشم ترکیه ای! منم که وطنم پاره‌ی تنم و حامی تولیدات داخلی!

خلاصه رفتیم تو و طبقه اول و دوم و سوم و همینجوری تا طبقه ششم یه چرخی زدیم و

به همین برکت قسم, به سوی چراغ مودم, قیمتا یه جوری بودن که داشتم شاخ درمی‌آوردم

جوراب و دمپایی پلاستیکیش زیر پنجاه شصت تومن نبود, دیگه خدا بده برکت به صفرای جلوی قیمت لباسا!

خب وقتی من کسی نیستم که تو مهمونی, کیف و کفشمو بکنم تو چش و چال ملت, 

چه لزومی داره پونصد تومن بدم به یه کیف آخه!

منظورم این نیست که من حق ندارم و نمی‌تونم اون کیفو داشته باشم

ولی وقتی همون کیف و دقیقاً همون کیف یه جای دیگه قیمتش پایین تره, مرض دارم از لاله پارک بخرم؟

بله خب؛ ممکنه یه عده مرض داشته باشن!

اینارو گفتم برسم به اوضاع و احوال دامادهای جدیدی که به فک و فامیل ما پیوستن

که هر روز لاله پارکن و 

واقعاً نمی‌فهمم چرا دخترا دست این بدبختارو میگیرن و برای خرید عروسی می‌برنشون اونجا!!!

خب اگه قراره چش و چال من دربیاد که به والله درنمیاد!

اون روز, ینی همون پارسال که رفته بودیم لاله پارک, نیم ساعت یه ساعتی گشتیم و هیچی نخریدم

فردای اون روز, ینی همون پارسال داشتم می‌رفتم خونه مامان بزرگم اینا و

سر راه از جلوی یه مغازه‌ی کاملاً معمولی رد میشدم که یه مانتو چشممو گرفت

همین مانتوی سبز آبی! سی و پنج تومن!

و مانتویی که اون موقع تنم بود قیمتش چندین برابر همین مانتوی سبز آبی بود

یه خیابون پایین تر, یه مغازه دیگه بود یه شلوار تک سایز داشت که اندازه تن هیشکی نبود جز من

اونم خریدم 20 تومن و قیمت شلواری که اون موقع تنم بود صد تومن بود

بعدش رفتیم کفش بخریم

اون کفشی که می‌خواستمو پیدا کردیم که صد تومن بود, 

دیدم مغازه روبه‌رویی‌ش نوشته به علت تغییر شغل تخفیف و فلان و بهمان

رفتم پرسیدم دیدم همین کفشی که میخوامو داره و 35 تومن

حالا فکر کنید گیس و گیس کشی که تو باید اون صد تومنی رو بخری و

منم که از خر شیطون پیاده نمی‌شدم که اون 35 تومنی رو میخوام!

خدایی عین هم بودن! حتی مارک زیر کفشم چک کردم و نوشته‌هاشونم عین هم بود

خلاااااااااااااااااصه, با نود تومن هم کفش خریده بودم هم مانتو هم شلوار و

هویجوری که از جلوی یه مغازه دیگه رد می‌شدم, چشمم یه کیف سفید توی ویترینو گرفت

آقاهه گفت اونو گذاشتم ویترین و خاک خورده و نمیشه و فقط همونو داریم و 

گفتم اشکالی نداره میشورم,

گفت پونزده تومن

نه گذاشتم نه برداشتم گفتم هشت تومن و

گفت باشه و یه کیف سفید آدیداس خریدم به بهای 8 تومن! (آدیداسش تقلبیه به همه هم میگم تقلبیه)

حالا اینا رو نگفتم که بگین وای چه دختر خوب و کم خرجی!

نه داداش!

همین چند روز پیش از جلوی طلافروشی رد می‌شدیم,

یه النگو, از این یه سانتیا که رنگشون بین زرد و سفیده چشممو گرفت,

یه کم تو کارتم وجه نقد داشتم!!! و چندرغاز توی کیف پولم!!!

یه جوری با عیدی و کادوهای تولدم یه تومنو جور کردم و اینم خریدم :دی

خلاصه خدا نکنه یه چیزی چشم مارو بگیره, تا نگیرمش ول کن که نیستم :دی

حالا هر موقع دور هم جمع میشیم برای ملت تعریف می‌کنم که چه جوری با 98 تومن میشه کیف و کفش و مانتو و شلوار خرید که هنوزم که هنوزه خوب موندن و اون لباسایی که چند برابر اینا خریده بودم بعد یکی دو ماه به زباله‌دان تاریخ پیوستن

و در پایان:

۹۴/۰۵/۱۷
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۲۰)

۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۱ مستر نیمــا .
گاوه خیلی باحال بود
منم کلاااااا با جنس مارک مخالفم.پولم بالاش نمیدم
پاسخ:
:))))
احسنت!
درستشم همینه
بعضیا اصولن خوش شانس متولد میشن 
محاله من یه چیزی بخرم 4 تا مغازه پایین تر همونو به قیمتِ چشم گیری ارزون تر نفروشه :||
پاسخ:
:)
شانس منم همون یه بار بود
ولی خب همون یه بارو هر جا میرم تعریف می‌کنم که برای 100 نفر دیگه عبرت بشه
 پس این آقا رضا توی ایران حسابی سرمایه گذاری کرده !!!
آره بابا این چیزا خیلی مهم نیست ،البته گاهی اوقات این برندا خوب در میان
مثثلا الیاس ما یه بافت خریده که برنده چند سالی هست میپوشه خیلی هم راضیه
همیشه میگه مامان مثه این دیگه گیر نمیارم وقتی میشوریش نوتر میشه
چند تا بافت داره اصلا قابل مقایسه با این نیست
منم همیشه لباسام معمولین برند و اینا نیست
ولی خب الان کنجکاو شدم بیام ببینم اونجا رو بلیط مجانی قطار هم دارم
پاسخ:
رضا؟
پس شما هم می‌شناسیدش :)))))))

بیا, قدمت روی چشم
شهر تبریز است و جان قربان جانان میکند
سرمه چشم از غبار کفش میهمان میکند
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۷ فانتالیزا هویجوریان
آغاا اسم منم گذاشتن خسیس ولی واقعا نمیتونم پول زور به مارک بدم خب به من چه :دی
تازه من وقتی دو تا از یه چی داشته باشم هم در عذابم، ینی ولم کنن قشنگ علی وارانه میتونم زندگی کنم :)))
جدی لاله پارک ماله رضا ضرابه؟یکی از دوستام که بچه تهرانه اومده بود گشته بود میگفت برا رضاست که منم گفتم بابا جریان پسرای هاشمیه که ملت هر پروژه ی بزرگ ببینن میگن برا اوناست اینم اینطوریه :))))برم بهش بگم نه؟حق با توئه؟:)))
پاسخ:
آره مال رضاست :))))))
http://www.zibakade.com/Topics/%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%B9-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%84%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AC%D8%B2-TP5435/


علی وارانه رو منم هستم
نمیگم خرج نمیکنماااااااااااااا, یه چیزی چشممو گرفت می‌خرم ولی خب با عقل و منطق نه چشم و هم چشمی
بله منو دست کم نگیر ،وقتی آهنگای خانومشو گوش میدم ،البته اینم بگم چون دارم استانبولی یادم میگیرم لازمه خخخخخ
وقتی اهل سیاستم و پاش توی پرونده بابک زنجانی گیره چطور نشناسمش؟


پاسخ:
:))))))
چی بگم والا
خوش بحالتون که استانبولیُ راحتر یاد میگیرید الان پدری از من در اومده اون سرش ناپیدا چقدر سخته واسه ما فارس زبونا :(((((((
من انگلیسی راحت یاد میگیرم اما استانبولیُ نه
فعلا املا رو بیخیال شدم فقط مکالمه شو کار میکنم
ماشاالله آنلاین هم هستی خخخخخ
پاسخ:
:)))) آره
دارم با سهیلا چت میکنم
هر از گاهی هم اینجارو رفرش میکنم
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۸ نیمه سیب سقراطی
آخ آخ من بودم لاله پارک ! سوز به دلم شد اصلا قیمتهاشو که می دیدم :))
پاسخ:
:)))) واقعاً
اخ اخ اخ مث پاساژ ونک مثلا :))))
نچ نچ نچ خوب کاری میکنی فقط نمیدونم چرا من هر وقت میخوام یه چیز ارزون بخرم یه مشکلی پیش میاد :)))
پاسخ:
:)))) شانس نداری دیگه
یه جفت صندل خریدم 63 تومن
عذاب وجدان دارم -_-
پاسخ:
حق داری!
یعنی اون لحظه که فروشنده میگه خانم این کیف ، کفش یا ... مارکه و اسم مارک رو میگه دوست دارم بهش بگم مارکش که خوبه واسه شما باقیش واسه من کمتر از نصف قیمتشو بدم بیام بیرون
پاسخ:
والا!
کلا منم اهل مُد و مارک نیسدم !!!
پاسخ:
تو از مایی!

+تو تنهایی رفتی النگو گرفتی ؟ بر حذر باش از جماعت طلافروش :دی
چقدر شد حالا بچه ملایه دار
پاسخ:
با عمه هام بودم
پولشو خودم حساب کردم بابا
عمه هامم متخصص طلا و جواهرن نگران نباش


یعنی انقدر که مادر من با این "حامد زمانی" بدبخت مشکل داره ـهآآآآآآآآآ ....

امریکا باهاش مشکل نداره !!!

حال بهش بگو ململن مهدی پاکدل یا مامان بدو محمد علیزاده !!!

از ما به یک اشاره از مامان به سر دویدن


پاسخ:
:))))))
خب الان من نفهمیدم حامد زمانی چه ربطی به پست داره :(
سلام‌
امیدوارم سفر خوش بگذره :) و سالم بری و برگردی
+میدونم همیشه خاموشم اما این یه ارزو رو باید کامنت میذاشتم :)
پاسخ:
سلام
ممنون :)
چرااینجاانقدرخوبه...
چرا من تازه اینجارو پیدا کردم....
خیلی خوبه ..جان خودم..
پاسخ:
شما لطف داری
اگه تازه واردی از پروفایل شروع کن
اون توضیحات ستون سمت چپم بخون بی زحمت
منم لینکت کردم البته بلاگفا نمیذاشت اما با یه ترفند موفق شدم
پاسخ:
مرسی
بلاگفا دیگه شورشو درآورده
والا
۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۲ شن های ساحل
منم مارک نمی پوشم..برند خودم می پوشم:)))))))....هزینه ای که میدم کلا یه اندازه ای داره...فقط سر کفش سخت نمی گیرم چون حتما باید راحت باشه زیاد دوندگی دارم راحت نباشه پا درد میگیرم!!!
اینم از توانایی های شیخ دیگه با 100 تومن همه چی خرید!!!
النگو جدید مبارک...
....یک روز تا مسافرت!!!وسایلت جمع کردی؟:)
پاسخ:
:) ممنون
از خصلت های دیگر شیخ اینه که سبکبار مسافرت میکنه
شاید باورت نشه یه کیف کوچولو وسایل ضروری گذاشتم مثل آینه و قیچی و مهر و خودکار  و دفتر یادداشت و ...
همین
یکی دو دست لباسم میذارم توی چمدون
والسلام!
والا

+ از بین خرت و پرتای زینتی پدرکشتگی عجیبی با انگشتر و گردنبند و پلاک و اینا دارم
اصن از بچگی یه چیزایی دارم که تا حالا بهشون دست هم نزدم
به جاش عاشق النگو و دستبندم
همین الان 9 تاش دستمه دو تاش روی میز
بعد داشتم فکر می‌کردم ببرم اون انگشتر و گردنبند بچگیامو بفروشم به جاش النگو بخرم
فقط نکته اینجاست در زمینه خرید طلا خیلی بدشانسم
ینی الان طلا بخرم فردا انقددددددددددددر ارزون میشه که نگو
الانم بفروشم فردا قیمتا دو برابر میشه
۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۱۷ شن های ساحل
بجاش من یه جعبه انگشتر دارم عاشق انگشتر هستم البته اکثرا بدلی هستن ولی انگشتر دوست دارم...دستبند هم همین طور ولی النگو ندارم!!!...
خب از یکی نظر بپرس که وارد باشه که به موقع بفروشی...
یادت نره قرص برداری اونجا نهایت استامینوفن دارن دیگه هیچی ندارن...سفالکسین و ژلوفن و قرص معده هم بردار...راستی می تونی قرص کربن یا زغال هم بگیری برای مسمومیت غذایی..نمی دونم وضعیت غذاشون چیه!!!
:))))) بر عکس تو من مثل این مامان ها کاسه بشقاب و و لباس و هر وسیله ضروزی که فکرشو بکنی با خودم بر می دارم...مثلا یه فلاسک آب یا عینک آفتابی یا کلاه لازمه...یه چک لیست دارم به چه بلندی!!!!
پاسخ:
وااااااااااااااااااااااااای مرسی
کلاه و عینک و فلاسک کوچیک خودم اصصصصصصصصصصصصصصصصلاً یادم نبود
باشه قرصم برمی‌دارم
یه ظرف غذای در دار هم باید بردارم که میوه هارو پوست بکنم بریزم توش ببرم حرم بخورم :دی
سلام
یه مسابقه ای برگزار شده که توی اون مسابقه باید یه متن بنویسیم درمورد اینکه اگه به ده سال پیش برگردیم چه کار میکنیم
من یه متن با همین مضمون نوشتم و ارسال کردم
خوشحال میشم بخونیش و اگه خوشت اومد لایک کنی :)
پاسخ:
سلام
باشه میخونم
ولی لینکی که گذاشتی درست نیست, ارور میده
سلام نسرین.خوبی؟
کربلا بودی واقعا؟؟؟؟؟؟؟
زیارت قبوووووووووول.
پاسخ:
سلام
ممنون

صبح نجف بودم
الان رسیدم کربلا
17:30 به وقت عراق