پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

148- شام چی بپزم...

چهارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۸ ب.ظ

یکی از اقوام مامان فوت کرده و (خدا رحمتش کنه) یه چند روز رفته خونه اونا 

بابا هم که مسافرته

بنابراین برای اولین بار در تاریخ!!! من و داداشم چند روز قراره تنها باشیم

ظهر اومده میگه بیا ناهار بخوریم

میگم برو یه چیزی گرم کن بخور, من میل ندارم

میگه نه! باهم بخوریم

رفتم دیدم مامان برنجو درست کرده آماده است

برای امید, کرفس, برای منم مرغ درست کرده بود

وظیفه منم گرم کردن اینا بود که به حول و قوه الهی عملیات گرم کردن موفقیت آمیز پیش رفت

گازو روشن کردم اومدم نشستم پای لپ‌تاپ

اومده دستمو گرفته برده آشپزخونه که بالا سر غذا وایستا نسوزه

میگه اینجا خوابگاه نیست بسوزونی و عکسشو بگیری بذاری وبلاگت و ملت لایکت کنن

عین آدم گرمش کن بیار بخوریم

هیچی دیگه...

الانم که رفته بیرون دوستاشو ببینه

میگه با دوستای مسجدی قرار دارم!

ولی خدا به سر شاهده تا حالا ندیدم این بچه مسجد رفته باشه

خعلی مشکوک میزد

باید تعقیبش می‌کردم

ششصد بار لباساشو عوض کرد تا پیرهن خوشگله شو بپوشه :)))))

الان بنده دارم به دو فقره ظرف نشسته فکر می‌کنم و اینکه شامو چی کار کنم...

خوش‌خوراکم هست آقامون... عمراً به سالاد رضایت بده...

خلاصه کلی کار ریخته رو سرم خواهر... مگه فرصت می‌کنم بیام به وبلاگم برسم آخه...

والا

۹۴/۰۵/۰۷
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

امید

بابا

شوهر خاله‌ی مامان

مامان

نظرات (۸)

۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۴ مستر نیمــا .
املت با گوجه و پیاز زیاد :دی
پاسخ:
سیب زمینی سرخ کرده چه طوره؟ :دی
با سس!

خخخخخخخ
چن تا غذای پیش نهادی!
املت!
نیمرو!
همبرگر سرخ کنی یا سوسیس!!
ماکارونیم اسونه!!
عا سیب زمینی سرخ کرده!!
البته بعید میدونم داداش جونت ب اینا رضایت بده!!
ولی ب نظرم گریه رو دم حجله بکش! این داداشه پررو بشه ول کن نیس. یبار بش غذا ندی یا یه غذای بد بش بدی یه فکری واس خودش میکنه بعدشم رو تو حساب نمیکنه دگ!
شام خوبی داشته باشین :)))))
پاسخ:
:))))
ماکارونی رو که خودمم دوست ندارم
پیشنهاد النا خوبه
۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۵ خانم الفــــ
:) خدا قوت

لباس خوشگل .....دل کندن (توی پست قبل)... یکم تضاد دارن باهم :))
پاسخ:
نچ نچ نچ نچ
معلوم نیست چی به سر جوونا اومده

بذا من یه چی یادت بدم بترکونی پسرا دوس دارن من امتحان کردم پیراشکی درست کن من با تجربه خودم اینو درست کردم
اگه گوشت چرخ کرده داری که بهتر( والا سینه مرغ رو تکه های خیلی کوچیک(نگینی) برش میدی میذاری بپزه)
گوشت چرخ کرده و پیاز سرخ شده رو با هم تف میدی مثه مواد ماکارونی بعد قارچ نگینی شده و فلفل دلمه نگینی خردشده  هم اضافه میکنی کمی دارچین و زردچوبه و فلفل و نمک هم اضافه میکنی سیب زمینی رو هم از قبل آبپز میکنی واسه دو تاتون یه سیب زمینی متوسط وقتی پخت اونو هم نگینی خورد کن اگه خمیرپیراشکی آماده داشتی چه بهتر والا با خمیر نونوایی هم میشه پهن کنی دایره های کوچیک با لیوان قالب بزنی یه قاشق مواد داخلش میذاری  و پیراشکی ها رو میپیچی و توی روغن سرخ میکنی عالی میشه هم اینکه از خیلی غذاها راحتتره (رب اضافه نکنی که بد میشه پیراشکیت )
پاسخ:
امممم
خب خمیر نداریم
میذارمش لای نون سرخ می کنم
چه ساده ا ی داشت میرفت سر قرار =))))))))
پاسخ:
:دی
ساده ام دیگه...
نچ نچ نچ نچ
۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۵ فاطمه (خودکار بیک)
عکس اخرو نفهمیدم :|
پاسخ:
:دی
یه کم بیشتر فکر کن...
:)))))
۰۷ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۱ فاطمه (خودکار بیک)
فهمیدم  :|
جاداره اشاره کنم اگر برادر با پراهن چهارخونه رفتن بیرون یا احیانا استین خویش را به حالت سه ربع دراوردن شک شما قابل تامله !
پاسخ:
چارخونه بود لامصب
کامنتارم میخونه لامصب
ریز ریز میخنده یواشکی لامصب
۰۸ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۲ سالهای مرگ و پروانه شدن
خب حتما جعفر به لواشک علاقه داره دیگه....
پاسخ:
آره لابد...