پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۴۵۶- به وقت ناهار

دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۵۶ ب.ظ

یک. با همکارم قرار و مدار می‌ذاشتم برای جلسه و صحبت راجع به یه سری امور!. یادم نبود دانش می‌جویم و به هوای اینکه دوشنبه‌م خالیه بهش گفتم هر ساعتی بگی هستم. گفت یازده تا یک و سه تا پنج کلاس دارم. اسم کلاسو که آورد گفتم عه، منم بعضی روزای هفته کلاس دارم. بذار چک کنم برنامه‌مو بهت خبر می‌دم. چک کردم و این عکسو با یه استیکر اشکالود براش فرستادم. امروز از صبح تا عصر فقط همین دوازده تا یک خالی بود که اختصاصش دادم به وبلاگ :|



دو. تحلیل گفتمان درس ارشدهاست. دو ماهه مستمع‌آزاد ازش مستفیض می‌شم. ده‌ونیم تموم میشه. معنی‌شناسی خودمم ده شروع میشه. ساعت ده، صدای یکی رو با لپ‌تاپم می‌شنوم، اون یکی رو با گوشی. نه روم می‌شه از کلاس تحلیل گفتمان خارج شم نه دلم میاد. نمی‌خوام مطالب رو از دست بدم. ضبط هم نمیشه بعداً ببینم. نیم ساعت آخر مهمه و دکتر بهمون تکلیف و تمرین میده که تا جلسۀ بعد بهشون فکر کنیم. این یکی هم که کلاس خودمه و ضبط میشه استاد از همون ابتدا هی سؤال می‌پرسه میگه فلانی نظرشو بگه. اون نیم ساعتی که تداخل داره نیم قرن می‌گذره تا تموم بشه. حالا خدا رو شکر امروز استاد معنی‌شناسی مشکل فنی داشت و کلاً نتونست به‌عنوان هاست (میزبان) وارد لینک کلاس بشه و مثل ما مهمان بود و میکروفن نداشتیم هیچ کدوممون :دی. وبینار و زوم و چیزای دیگه رو هم امتحان کردیم و نشد. یا فیلتر بودن یا انواع خطاهای ممکن رو دادن و استادمونم گفت این اتفاق گویا یه حملۀ سایبری! و سراسری بوده و مجبوریم جلسه رو به یه وقت دیگه موکول کنیم. منم این وسط از فرصت پیش‌آمده نهایت حُسن استفاده رو کردم و صبحانه‌ای که نتونسته بودم بخورمو خوردم و جزواتی که به استاد فلسفۀ علم قول داده بودم تایپ کنمو تایپ کردم. ناهارمم ایشالا شب می‌خورم :|

سه. هفتۀ پیش، استاد فلسفه داشت از روی جزوۀ دست‌نویس تدریس می‌کرد. در واقع اسلایدهاش عکس جزوه بود. می‌گفت فرصت نکرده تایپ کنه و کسی هم نبوده براش انجام بده. منم اسکرین‌شات می‌گرفتم که بعداً برای خودم تایپشون کنم. از دورۀ ارشدم عادت کردم به تایپ جزوه. این‌جوری استفاده ازش راحت‌تر میشه. آدم سریع یه کلمه رو سرچ (جست‌وجو) می‌کنه از جزوه و زود پیدا می‌کنه. یا اگه بخواد یه مطلبی رو تکمیل و تصحیح کنه کاغذ و لاک غلط‌گیر نیاز نیست دیگه. چند ساعت زمان می‌بره تایپ کردن، ولی کلی صرفه‌جویی میشه در وقت‌هایی که در آینده قراره تلف بشه. آخر جلسه (همون جلسه که ذهنم درگیر اسم نویسنده‌های زن بود و خشمگین بودم زین حیث)، دستمو بلند کردم و چای‌شیرین‌بازی درآوردم و گفتم استاد، من خودم با جزوۀ تایپ‌شده راحتم و جزوات خودمو تایپ می‌کنم. اینا رم می‌خواستم برای خودم تایپ کنم. اگر شما همۀ عکسا رو برام ایمیل کنید، می‌تونم این یه هفته که برنامه‌م خلوت‌تره همه رو تایپ کنم که جلسات بعدی راحت‌تر استفاده کنیم ازشون. اونم از خداخواسته، همون شب ایمیلشون کرد برام.

چهار. اینجا برگشتم پشت سرم هندزفری بردارم با گوشی جواب سؤال استادو بدم. بدون هندزفری با لپ‌تاپ انگار صدامو نمی‌شنون. این عکسِ کلاسِ صرف یا مورفولوژی استاد شمارۀ هفده و هجدهه مثلاً.



پنج. استاد شمارۀ ۲۱ استاد مهارت‌های پژوهشمون هست. همون که تو جملاتش زیاد از کلمات انگلیسی استفاده می‌کنه و نه‌تنها نیم‌فاصله رو رعایت نمی‌کنه بلکه می‌ذارم رو هم با «ز» می‌نویسه. این استاد همون استادیه که گفت ایمیل دانشگاهی بگیرید و ریسرچ‌گیت و فیس‌بوک و اینا داشته باشید. عکسشو پیدا نمی‌کردم ببینم کیه و چه شکلیه. دیروز بعد از گرفتن ایمیل آموزشی، اکانت ریسرچ‌گیت باز کردم و از اونجا پیداش کردم. فهمیدم دانشجوی دکترای شیمیه!. عکسشم دیدم. و از اونجایی که شیمی رو دوست دارم و از فلسفه متنفرم، این نگرش! داره روی علاقه‌م به استاداشون هم اثر می‌ذاره. بدین صورت که نظرم تو این یه هفته از 20>21 به 21>20 تغییر کرده.



شش. این درس مهارت‌های پژوهش، که نیم‌فاصله‌شو همون بدو ورودم به گروه درست کردم، یه درس دانشکده‌ایه. ینی علاوه بر ما که زبان‌شناسی هستیم، تو دانشکده‌مون هر رشتۀ دیگه‌ای هم هست، این درسو داره. و طبعاً گروه درسی‌مون دیگه متشکل از یه استاد و پنج دانشجو نیست و خیلیا توشن. یکی هست که شماره‌ش 44+ هست و از روزی که وارد گروه شدم تو نخشم ببینم کیه. هنوز هیچ پیامی نفرستاده. این پیش‌شماره رو انقدر دوست دارم که یه روز خواستم مهاجرت کنم می‌رم اون‌جا. البته فعلاً باید با همون پیش‌شمارۀ 041 شهر خودمون دلمو خوش کنم.



شش‌ونیم. تتلو یه آهنگ داره میگه درسته فلان‌چیز ندارم، ولی بهمان چیز که دارم. یاد اون افتادم. درسته پیش‌شمارۀ 44+ ندارم ولی 041 که دارم :| [لینک آهنگ]

هفت. استاد فلسفه ازمون خواسته یه ارائه داشته باشیم و مقاله‌شم تحویل بدیم و چاپ هم بکنیم. این فلسفۀ زبان درس اختیاریه ولی ما هیچ نقشی در انتخابش نداشتیم و به‌اجبار تو برنامه‌مون گذاشتن. اگه به خودم بود که صد سال سیاه برش نمی‌داشتم. جلسۀ اول که تموم شد، یکی از بچه‌ها تو گروهی که استاد هست گفت استاد، من دکارت رو برمی‌دارم، اون یکی گفت استاد، فرگه رو هم من برمی‌دارم ارائه می‌دم. راسل و لاک و هیوم و یه چند تای دیگه مونده بودن و منم خیره به دورترین نقطۀ ممکن، یاد خاطرۀ کانت و دکارت مصاحبۀ پیارسال افتاده بودم و نمی‌دونستم رویکرد اینا چه فرقی باهم دارن :)) بعد دیدم تو گروه دوستانه که استادامون توش نیستن بچه‌ها پرسیدن تو قراره کیو ارائه بدی؟ چنین پاسخی دادم :))



هشت. یه کژتابی جالب!. اینجا جمله‌م پرسشی بود نه درخواستی. می‌خواستم بدونم استاد کجا می‌ذاره لینکو. تو گروه یا تو سایت. فکر کرد جمله‌م درخواستیه. مثل اون جمله‌ها که آدم میگه نمکدونو می‌دی؟ ینی نمکدونو بده. حالا اینم فکر کرده می‌گم لینکو اینجا یا اونجا می‌ذاری؟ جواب داده بله حتماً. و هنوز نفهمیدم قراره کجا بذاره. تا امروز که هیچ‌جا نذاشته.



نه. یه گروه دیگه هم داریم (و خدا می‌دونه من چقدر از گروه‌های مجازی بدم میاد؛ مخصوصاً از نوع واتساپش) که کل دانشگاه اونجا هستن برای پشتیبانی مسائل اینترنتی. همیشه یا در حال اعتراضن یا میکروفن و دوربینشون مشکل داره. همون گروهیه که ملت میان میگن استادها بلد نیستن با این سامانه‌ها کار کنن و همیشه معترضن به نظام و اقتصاد و سیاست. هفتۀ پیش از مسئول گروه پرسیدم آیا لینک جلسات ضبط‌شده رو خودمون نمی‌تونیم از جایی برداریم؟ حتماً باید از استادها بگیریم؟ خیلی مؤدبانه گفتم استادمون بلد نیست لینک بده. گفت به همۀ استادها یاد دادیم و ازم خواست اسم استادو بگم. رفتم اسمشو خصوصی گفتم بهش. و به‌نظرم کار درستی کردم هم از این جهت که مطرح کردم هم از این جهت که جلوی جمع اسمشو نگفتم :| و انصافانه نیست هر جلسه هر کدوم از استادها کیلوکیلو مقاله می‌دن بخونیم ولی خودشون یه نگاه به شیوه‌نامه و راهنماهای استفاده از سایت‌ها نمی‌ندازن که یادش بگیرن. نهایت کم‌لطفیه این.



ده. امروز ساعت یک مراسم معارفۀ مجازی داریم. دیشب همه‌ش خواب این مراسمو می‌دیدم. جا داره یادی هم بکنیم از مراسم معارفۀ ارشد:

nebula.blog.ir/post/261

۹۹/۰۸/۱۹

نظرات (۲۲)

فلسفه زبان در اروپای قاره‌ای سده بیستم با حضور دکتر بابک احمدی | ۱۶ اردیبهشت ۹۴

https://3danet.ir/%d9%81%d9%84%d8%b3%d9%81%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b1%d9%88%d9%be%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%a7%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d8%a8%da%a9-%d8%a7%d8%ad%d9%85%d8%af%db%8c/

درس‌گفتارهای «تاریخ فلسفه‌ی یونان باستان» دکتر مهدی قوام‌صفری دانشگاه تهران

https://3danet.ir/mahdi-ghavam-safari-history-ancient-greek-philosophy/

اولی را اگر دوست داشتید گوش کنید و دومی هم برای آشنایی با افلاطون و استادش و شاگردش. ولی تا آنجا که یاد دارم در مورد زبان بحثی نشده. شما بیشتر باید به دنبال فلاسفه تحلیلی باشید

“درس‌گفتارهای «فلسفه‌ی تحلیلی، مروری بر موضوعات» از محمود خاتمی”

https://3danet.ir/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C/

برای ضبط صدا هم برنامه ocam خوبه. فقط صدا.

پاسخ:
خیلی ممنونم.

چرا خودتون کلاس های رو ضبط نمی کنید ؟

راحت و خوب...

اگه با لپتاپ هستین  snagit و پیشنهاد می کنم

پاسخ:
چون باید ما هم حرف بزنیم و چون بدون میکروفن صدام نمی‌رسه بهشون پس باید هندزفری بذارم. پس صداشون پخش نمیشه بیرون که ضبط بشه. مگر اینکه یه اتاق خالی و یه گوشی دیگه برای ضبط و یه گوشی یا لپ‌تاپ دیگه برای پخش داشته باشم بذارم برای خودش پخش و ضبط بشه و من یه جای دیگه کلاس رو دنبال کنم :| که چون یه وقتایی اینترنت قطع میشه نمی‌تونم سیستم ضبطو به حال خود رها کنم.
واقعاً دادنِ یه لینک هیچ زحمت و تخصصی نداره. استاد شمارۀ 18 چجوری داد، اینا هم از همون روش استفاده کنن دیگه. یا یکیمونو هاست کنن خودمون برداریم. 

اصولا ربطی نداره

 

شما یه بار با اسنگیت ضبط کنین

خودش صدای درون برنامه رو ضبط می کنه

نیاز تیس صدا از جایی پخش بشه...

 

اگه با گوشی باشید این مشکل پیش میاد  و گرنه با کامپیوتر یا لپ تاپ راحته...


والا به خدا ما هم سر کلاس آنلاین هامون حرف می زنیما :)))

من خودم کلا در حال ضبطم...


به هر حال حتی اگه استاد هم بذاره باید نت مصرف کنین واسه دانلودش یا نه ؟ :)


پاسخ:
این برنامه رو ندارم. فکر می‌کردم حتماً باید صدا به بیرون پخش بشه که ضبط کنه.
مشکل بزرگترم اینه که اینترنت چند بار وسط جلسه چند ثانیه قطع میشه و مجبور میشم چند لحظه برم بیرون برگردم دوباره. این‌جوری ضبط بشه هم به دردم نمی‌خوره. 
مشکلی نیست بابت مصرف نت.

سلام دوتاازعکسهاباز نمیشن !

پاسخ:
سلام.
لطفاً حدود و مرزهای شوخی رو بشناسید و رعایت کنید. این اسم برام من حرمت داره. بار آخری باشه که با این اسم اینجا پیام یا کامنت می‌ذارید. اگر تکرار بشه کامنت‌ها رو کلاً می‌بندم.
و برام مهم نیست که عکس‌ها باز میشه یا نه.

شش. ظاهراً با شمارهٔ مجازی میشه پیش‌شماره‌ت +44 باشه:دی

ولی مهاجرت، گزینهٔ بهتریه:))

پاسخ:
حالا من مهاجرت هم بکنم با همون شعار خدا یکی سیم‌کارت هم یکی، همین 914 رو می‌بینم خارج :دی
۱۹ آبان ۹۹ ، ۱۵:۴۱ فیلو سوفیا

باید مهاجرت کنی انگلیس:) پیش شماره واتس اپ همکلاسیم هم +۴۴ هست چون مقطع قبلیش انگلیس بوده

پاسخ:
آره همون موقع که دیدم سریع گوگل کردم ببینم کجاست. احتمالاً از دانشجوهای خارجی دانشگاهه. 
ملت وقتی مهاجرت می‌کنن، شمارۀ تلگرامشونو عوض می‌کنن. بدون اینکه پیاماشون پاک بشه شماره تغییر می‌کنه. منم سریع اون شماره جدیده رو هم ذخیره می‌کنم. چند وقته منتظر تغییر شمارۀ توام ولی مثل اینکه تو چنین قصدی نداری :دی
۱۹ آبان ۹۹ ، ۱۷:۰۱ فیلو سوفیا

:))) آخه ملت ایرانی شماره فرانسه‌م رو ندارن و اگه تا حالا چت نکرده باشیم تو واتس اپ فک کنم دیگه منو از دست بدن؛) واسه همین شمارمو تغییر ندادم. درست فکر میکنم ایا؟

پاسخ:
نمی‌دونم. باید از تغییردهندگان آمار بگیرم ببینم تا حالا تو این مدت کسی از دستشون داده یا نه :)) آمار می‌گیرم خبر میدم بهت :|
اگه تا یه هفته خبر ندادم خودت بیا بگو چه خبر
۱۹ آبان ۹۹ ، ۱۷:۲۴ فیلو سوفیا

پس حرف رمزمون چه خبره:)))

پاسخ:
خوبه. برای اینکه با چه خبرای دیگه اشتباه نشه، برای این چه خبر سه تا علامت سؤال بذار که نشونهٔ ۳۳+ پیش‌شمارهٔ فرانسه‌ست. این‌جوری: چه خبر؟؟؟
الان به خیل عظیمی از دوستان این پیامو ابلاغ کردم:
سلام. امیدوارم خوب باشی. 
تو بعد از مهاجرت شمارهٔ تلگرام و واتسپتو عوض کردی. ولی من چون قبلشم باهات چت داشتم، تلگرامتو داشتم همچنان. ینی تو مخاطبای تلگرامم بودی همچنان.
حالا سؤالم اینه که اگه یکی هیچ سابقهٔ پیامی باهات نداشته باشه و تو شماره رو تغییر بدی، با توجه به اینکه اون شمارهٔ قبلیت دیگه تو تلگرام نیست، از دستت میده و گمت می‌کنه؟ یا همچنان تو رو تو مخاطباش می‌بینه؟ بعیده ببینه وقتی شمارهٔ جدیدتو نداره 🤔

سلام

جهت اطلاع شریف یک دانشکده فلسفه دارد

یک سوال این رشته ای که شما می خوانید آینده اش به لحاظ شغلی و درامد چه جوری است

پاسخ:
سلام.
و جهت اطلاع شما اینکه سه سال پیش تو آزمون ارشد فلسفهٔ علم شرکت کردم و قبول شدم. ولی چون یه بار بیشتر نمیشه روزانه خوند، و چون از ارشد اولم دفاع نکرده بودم و مهم‌تر اینکه چون علاقه‌م بعد از خوندن منابع کنکورش به‌شدت کم شد، واردش نشدم.

+ شغل دولتی یا آزاد؟ توی تهران یا شهرستان؟ برای زن یا مرد؟ سؤالتون خیلی کلی هست. به‌نظرم درآمد و آیندهٔ شغلی، بیشتر وابسته به خود آدمه تا رشته‌ش. از برقیا خیلیا رو می‌شناسم الان بی‌کارن، از زبان‌شناسیا هم. و شاغل برقی و شاغل تو رشتهٔ ارشدم هم کم نیست. چون من رشته‌های مختلفی رو تجربه کردم، کارهایی هم که کردم تحت تأثیر یه رشتهٔ خاص نبود. در واقع اگر یه وقتی در فلان جایگاه شغلی قرار گرفتم، اونو مدیونِ هم رشتهٔ کارشناسیمم هم ارشد و هم حتی رشته‌هایی که تو کنکورشون شرکت کردم و تحصیل نکردم.
در کل این رشته رشته‌ای نیست که تو ایران شناخته‌شده باشه و اسمش تو آگهیای استخدام بیاد. ولی گرایش رایانشی این رشته سودآوری بالایی داره به نسبت بقیهٔ گرایشاش.
البته دکتری رایانشی نداریم تو ایران :| ولی چیزیه که به‌شدت موردنیازه در شرایط فعلی.
۱۹ آبان ۹۹ ، ۱۷:۵۰ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

ولی برای من سوال شده اساتیدی که این ترم هنوز موارد ساده‌ی کلاس مجازی رو یاد نگرفتن، ترم قبل چی کار می‌کردن پس؟

شخصا احساس می‌کنم سایت‌ها و سامانه‌ها پیشرفت قابل توجهی نسبت به ترم قبل داشتن.

پاسخ:
آره خودشونم میگن بهتر شده. اگه این بهترشونه، به قول تو ترم قبل چی بوده

ببخشید بابت مزاح :(

پاسخ:
اون دو تا عکس باز شدن یا همچنان باز نمیشن؟ 
من بعضی از عکسامو با فرمت png ذخیره می‌کنم بعضیا رو jpeg. خودم هر دو رو می‌بینم. اگه بدونم شماها با لود کدوم مشکل دارید دیگه با اون فرمت ذخیره نمی‌کنم.

سلام آقای محمدصادق رسولی هم مهندس کامپیوتر و متخصص پردازش زبان و مشغول در فیسبوک و در حال تحصیل پست داک دانشگاه پنوسیلوانیاست. در لینکدین صفحه دارد و در بلاگ دلشرم می‌نویسه. به نظرم ایشان در زمینه رایانش در حال کار هست و برای دوستانی که علاقه به این موضوع دارند می‌تواند راهنمایی‌هایی خوبی بکند.

پاسخ:
سلام
می‌شناسمش و می‌خونم وبلاگشو. ولی نمی‌دونستم nlp هم کار کرده.
برم ایشونم فالو کنم :))
+ فکر می‌کردم فقط خودم می‌خونم وبلاگ ایشونو :|

الان باز میشن.

پاسخ:
خدا رو شکر
۱۹ آبان ۹۹ ، ۲۰:۲۸ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

سامانه ترم قبل رو که دیده بودم یه چیز فراداغونی بودD: 

منظورم این اساتیدی هستند که هنوز هم خیلی‌ چیزهاش رو یاد نگرفتن! مثلا استاد ما امروز می‌گفت شما می‌دونید از کجا میشه ضبط کرد؟ واقعا شک کردم نکنه ترم قبل اصلا کلاس نداشتند!

پاسخ:
فرهنگستان ترم قبل یه مدت با سامانهٔ درسا کار می‌کرد، حالا با لحظه‌نگار. اینا ضبط ندارن. احتمالاً استاد شما هم با اونا کار کرده که ضبطو بلد نیست.
۱۹ آبان ۹۹ ، ۲۰:۴۷ فیلو سوفیا

دمت گرم واقعا!!! @)-

یادم اومد شماره خونه تهرانمون بعد ۰۲۱ ،۴۴ داشت... خلاصه لازم نیست مهاجرت کنی حتما:))

پاسخ:
یادم اومد برای تولد ۲۴ سالگیم یه پست نوشته بودم توش پر چهار بود
۱۹ آبان ۹۹ ، ۲۲:۱۶ اقای ‌ میم

کلاس مجازی خوراک پیچوندنه به نظرم:) 

پاسخ:
بله. ولی نه در شرایطی که استاد دو دیقه یه بار میگه تو چت بازخورد بدید و میکروفن رو فعال کنه که جواب سؤالشو بدی.
۱۹ آبان ۹۹ ، ۲۲:۲۴ اقای ‌ میم

برای اون میکروفن کلیپ کلاس آنلاین هومن ایرانمنش رو ببینید خیلی کمکتون میکنه:))) 

https://www.instagram.com/p/CHGSJRSA_IH/?igshid=7nw9ntmiqtjd

پاسخ:
:)) جالب بود.
۱۹ آبان ۹۹ ، ۲۳:۲۴ نیمچه مهندس ...

مورد 9 نوشتی انصافانه.کلمه درستیه؟ من بودم منصفانه مینوشتم.

منم امروز کلاسم رو خودم ضبط کردم.هم خواستم تست کنم و هم گفتم شاید لینک استاد کار نکنه.برنامه اسکرین رکورد.صدا و تصویر رو ضبط میکنه و قابلیت استاپ وقتی نتت قطع میشه رو هم داره:)

فقط وقتی خودت حرف میزنی صدات توی فیلم نیست.

+ دانشگاه آزاد 8 سال پیشم سایت واقعا خوبی داشت.همه چیز مرتب و آسون توی اکانتت بود و هر گروهی تو سایت دانشگاه زیر گروه خودش رو داشت که استاد ها تو صفحه های خودشون فایل آپلود می کردن برامون و اعلام کنسلی و تغییر کلاس ها هم اون جا بود.دانشگاه الانم به شکل داغونی سه تا سامانه داره که همه ش میشد تو یه سامانه باشه.تازه کلی هم غلط املایی و غیر املایی تو متن اطلاعیه هاشون دارن.تو بودی باید یه ریز پیام میدادی که فلان چیز اشتباه نوشته شده.میخوام بگم که پول هم نقش مهمی تو خوب بودن سایت دانشگاه ها داره.

پاسخ:
درسته. تو دهخدا هم هست. ولی من نامحسوس می‌خواستم به رادیو چهرازی اشاره کنم. تکیه کلام اوناست.
وقتی نتم قطع میشه، ضبطم هم نصفه نیمه میشه. به دردم نمی‌خوره این‌جوری.
این پول کلاً همیشه همه جا نقشش مهمه :((
۱۹ آبان ۹۹ ، ۲۳:۵۱ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

درس‌ها رو ضبط شده آدم داشته باشه خوبه

می‌تونه هر وقت خواست و وقت داشت موشکافانه بارها و بارها  گوش بده .

 

پاسخ:
آره. مخصوصاً الان که نت یه چند دقیقه ممکنه قطع بشه و مطالب از دست بره.

سلام خوبید؟

ببخشید یه سؤال دارم. شما تا حالا با نرم‌افزارای شبیه‌ساز اندروید کار کردید؟ من به شدت بهش احتیاج دارم ولی مشکل اینه که نمیدونم کدومشون کارمو راه میندازه. یعنی حاضرم به خاطر نصب و دانلودش هزینه کنم ولی درست حسابی باشه. چند سال پیش اندی و یه نرم‌افزاری که یادم نیست باهاش کار کردم فکر کنید تایپ فارسی نمیشد انجام داد چه برسه بخوای انتظار داشته باشی همه کارایی که تو اندروید به راحتی انجام میدی رو پشتیبانی کنه. ناکس پلیرم دارم ولی واقعاً مزخرفه فکر کنید مثلاً شما نمیتونید مستقیم از کامپیوتر فایلی رو وارد تلگرام کنید اول باید فایل رو وارد ناکس کنید بعد تلگرام. تااااااازه اونم انجام نمیده و مشکل داره

پاسخ:
سلام
برای تلگرام پیشنهادم https://web.telegram.org/ هست با این وی‌پی‌ان:
و شبیه‌ساز: بلواستکس
برای دانلودش حجم کمی نیازه ولی موقع نصب باید نت داشته باشی چندصدمگ.

ممنوووون و مچکریجات

 

پاسخ:
خواهش می‌کنم ^-^
۲۰ آبان ۹۹ ، ۲۰:۴۷ شارمین امیریان

سلام. قبولیت رو تبریک میگم دردانه جان. ان شاالله برات پر از خیر و برکت باشه.

 

 

+ افلاطون و ارسطو همکلاسی بودن و سقراط استاد هر دو تاشون 🙂

پاسخ:
شارمییییییین! نمی‌دونی چقدر خوشحال شدم از حضورت و دیدن کامنتت.
سلام. ممنون. امروز هشت صبح کلاس داشتم و برای اولین بار داشتم دنبال دکمهٔ غلط کردم وارد دکتری شدم می‌گشتم :)) اگه از سنم خجالت نمی‌کشیدم گریه هم می‌کردم حتی :))
واقعاً هیچ حسی نسبت به این فیلسوفا ندارم. انگار رفته باشم رستوران و پنج تا غذای سربسته که اسمشونو اولین بارم باشه می‌شنوم جلوم بذارن بگن کدومو می‌خوری :| 
دیروز به استادم گفتم راسل رو ارائه می‌دم. چون به نام‌گذاری علاقه دارم و اونم انگار تو این حوزه یه چیزایی گفته گفتم راسل.