پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

«آخشام گلدیم اوا هر نمه ایستدیم دیمیم اولمادو». میخواد بگه عصر اومدم خونه، هر چی خواستم نگم نشد. نمه رو اشتباه نوشته فکر کنم. «هر چی» میشه «هر نمنه». هر نمه نداریم. «دوردوم گتدیم مطباخا گوردوم سوگلیم دوروپ سماورین اوستونه. چای دملیردی». بلند شدم رفتم آشپزخونه و دیدم دلبر ایستاده روی سماور و چای دم می‌کنه. (اولا ما به آشپزخونه نمی‌گیم مطبخ، ثانیاً روی سماور آخه؟ دلبر روی سماور؟ «دوروپ سماور اوستونه»؟ مگه مرد عنکبوتیه دلبرت که وایستاده روی سماور؟ ما میگیم «سماور باشیندا» نه «اوستونده». «هشزاد دیمدی. اله باخدی منه». هیچی نگفت. همینجوری نگام کرد. «مننه دوردوم پنجره این یانوننا هی باخدوم اشیکه». منم ایستادم کنار پنجره و بیرونو نگاه کردم (البته «منم» میشه «منده»، نه «مننه»). «بیر بش دیقه اوجور گچدی. دا صبریم توکندی». یه پنج دقیقه همینجوری گذشت و دیگه صبرم تموم شد (ما توکندی نمی‌گیم و اصن توکندی نداریم). «دیدیم هانسو قبلیینن سنن من گرک بوجور اولاخ؟». گفتم از کدوم چی چی من و تو باید اینجوری باشیم (قبلیینن نداریم ما. نمی‌دونم چیه). «دا هاردا سنی آختارام؟» دیگه کجا دنبالت برگردم؟ «بو مثنوی هاردا توکنر؟» این مثنوی کجا تموم میشه؟ (عه! بازم گفت توکنر. فکر کنم اینا به تموم شدن میگن توکنماخ. اونجا که صبرش تموم شده بود هم گفت صبرم توکندی. ولی خب ما می‌گیم گوتولدی و اونی که ما می‌گیم معیاره. پس مال ما رو یاد بگیرید دوستان. به تموم شدن بگین گوتولماخ نه توکنماخ). «دوردو گلدی منیم یانومنا. گنه هشزاد دیمدی». بلند شد اومد کنار من و بازم هیچی نگفت. «الیمی توتدو. باخدوم بلسینه». دستمو گرفت! نگاش کردم. (خاک به سرم دستتو گرفت؟ نچ نچ نچ نچ. بعد تو هم همینجوری نگاش کردی؟ وااَسفا! وااسلاما!!!) «چخ گوزل. چخ ایستملی». خیلی زیبا، خیلی خواستنی. «گولدو. طاقتیم توتمادی گوزلرینه باخام». خندید. طاقتم نگرفت چشماشو نگاه کنم. «باشومو سالدوم آشاغوا». سرمو انداختم پایین (آفرین! کار خوبی کردی :دی حالا شد!). «گتدی چای توکدو گتیردی». رفت چای ریخت آورد. «اتدو منیم یانومنا. دیدی بویوروز». نشست کنارم و گفت بفرمایید. «ایکیمجی دفیدی بیر نفر منه چای توکوردو». بار دوم بود یه نفر برام چای می‌ریخت (بار اولشم همین دلبر خانوم ریخته بود ینی؟). «دا المازدی دیم من چای ایچمنم». دیگه نمیشد بگم چای نمی‌خورم (اینا (تُرکستانِ لافکادیو اینا) انگار صرف اول شخصِ فعل‌هاشون با ما فرق داره یه کم. ما (تُرکستانِ شباهنگ اینا) اگه بگیم نمی‌خورم میگیم ایچمرم. ایچمنم نداریم ما). «چایونو گتورنده گوردوم گولور. باخدوم بلسینه». وقتی داشتم چایی رو برمی‌داشتم دیدم داره می‌خنده. نگاش کردم (مگه شما سرتو ننداخته بودی پایین؟ باز که داری نگاش می‌کنی! :دی). «تلیسیردیم بلسینه دیم که اویاندیم! گوزلریم یاش اولموشدو». عجله داشتم که بهش بگم که بیدار شدم. چشمام خیس شده بود. «دیلیمنه دیدیم: دا هانسو دلینن دییم؟» به زبونم گفتم دیگه به چی زبونی بگم. 

گذاشتم به حساب اینکه اونا لابد تُرکی‌شون اونجوریه. یه سری تفاوت‌های آوایی و دستوری و نگارشی. خوان رو هم خان نوشته بود. فکر کرد ندیدم. بعداً ویرایش کرده بود. دکتر کزازی میگه هر دوش درسته. از دو دید؛ یکی اینکه خان با واژه‌ی خانه هم‌ریشه است و جایی است که پهلوان چندی در آن به سر می‌برد و کار بزرگ پهلوانی خود را به انجام می‌رساند؛ پس باید با الف نوشته شود. و اگر خان را با واو هم بنویسیم بی‌راه نیست، زیرا در متن‌های کهن، خان با واو نوشته شده است. یه عده هم میگن چون پهلوان در هر جا خوانی می‌گسترده و سفره‌ای پهن می‌کرده، خوان میگن که حرف چرتیه این استدلال. یاد وقتایی افتادم که سر اینکه کدوم تلفظ تلفظ معیاره... کدوم املا درسته... دلم تنگ شد... البته که ترکی ما همیشه معیار بوده و هست. گفت «یه روز ترکیِ ترکستان خودمونو معیار اعلام می‌کنم و اون روز باید بیای یه نسخه آکسفورد ترکستان ما رو بخری. والا. با اون تُرکستان تعصبی‌تون» گفت «همین الان هم دقت کنی تنها متن ترکی وبلاگ‌های بیان پست منه. قدم اول رو برداشتم. هیچ ترکی معیار دیگه‌ای دور و برت نوشته نشده. اگه تمام کتاب‌های ترکی دنیا و ترک‌ها و باقی سایت‌ها و کتاب‌ها و همه‌ی کانال‌ها یه روز معدوم بشن و فقط وبلاگ من بمونه، فضاییا باید ترکی رو از اینجا یاد بگیرن نه وبلاگ تو. می‌دونی چرا؟ چون تو یه پست ترکی هم نداری. ولی من دارم».

خب کاری نداره که. منم ترکی می‌نویسم. دست به گیرنده‌هاتون نزنید میخوام بقیه‌ی پُستی تورکی یازام. دِدیم من ایستیرم اوشاخلاریما فارسینن تورکینی همزمان اورگدم گورم بولولر که ایکی دیل اورگشیلر و بیر بیرینن آییرا بولولر بو دیلری یا یُخ. بیر وقت گردون ایکیسینده باهم اورگشیب فرقین بولمدیلر، دلبرلرینه ددیلر من سنی چخ دوست دارم. ددی اوشاخلاریوا سُویماخ و دوز سُویماخ و نجور گشماخ و یاددان چیخاتماخ اورگت، اوزلری دیلین تاپالار. ایستدیم دیم نجور اورگدیم او شِیی کی اوزوم باشارمرام. دمدیم. ۱

تو محوطه قدم می‌زدم و فکر می‌کردم. به اینکه چطور یاد بدم چیزی رو که خودم بلد نیستم. از بلندگوهای پارک موزیک بی‌کلام آذری پخش میشد. دو تا خانوم که داشتن باهم حرف می‌زدن پشت سرم بودن. سمت راستی به سمت چپی می‌گفت از کجا اومدن و تا عصر باید برگردن شهرشون. از کجا... برگشتم طرفشون ناخودآگاه. سن یاریمین قاصدی سن، اَیلش سنه چای دئمیشم. تو قاصد یارم هستی بنشین، برایت چای سفارش داده‌ام، بیشتر بمون. صدای شهریار بود. از بلندگوهای پارک. حالا وقتش نیست. وقت این شعر نیست. قدمامو کندتر کردم خانوما دور شن. نشستم روی نیمکت و خیره به زمین، پاهامو جلو و عقب تکون می‌دادم. خیالینی گوندریب دیر، بسکی من آخ، وای دئمیشم. خیالش را فرستاده، از بس که من آخ و وای گفته‌ام. نشنیده بودم تا حالا این شعرو. هر چی بود، وقتش حالا نبود. آخ گئجه لَر یاتمامیشام، من سنه لای، لای دئمیشم. آخ که چه شب‌ها که نخوابیدم و برای تو لالایی گفته‌ام. سن یاتالی، من گوزومه اولدوزلاری سای دئمیشم. و تو خوابیدی و من به چشمانم گفته‌ام ستاره‌ها رو بشمار (تو خوابیدی و من شب‌ها در فکر تو خوابم نمی‌بره و ستاره‌ها رو می‌شمارم). هر کس سنه اولدوز دییه، اوزوم سنه آی دئمیشم. هر کس تو رو شبیه ستاره دونسته، ولی من به تو ماه می‌گفتم (از بس که زیبایی، اگر همه به ستاره تشبیهت می‌کردن، فقط من بودم که تو رو مثل ماه می‌دیدم). سننن سورا، حیاته من، شیرین دئسه، زای دئمیشم. بعد از رفتن تو، زندگی اگر شیرین هم بوده من تلخ می‌دیدم. هر گوزلدن بیر گول آلیب، سن گوزه له پای دئمیشم (متوجه نشدم معنی اینو. از هر خوشگلی که می‌دیدم گل می‌گرفتم و به خوشگلی مثل تو نمی‌دونم چی چی... یا مثلاً از هر خوشگلی شاخه گلی گرفته و برایت دسته گلی فرستاده‌ام... یه همچین چیزی). سنین گون تک باتماغیوی، آی باتانا تای دئمیشم. رفتن تو، مثل غروب خورشید بود اما من شبیه غروب ماه می‌دیدم (منظور اینم نفهمیدم). ایندی یایا قیش دئییرم، سابق قیشا، یای دئمیشم. الان به تابستون، زمستون میگم. قبلاً حتی زمستون‌ها رو هم تابستون می‌گفتم (میخواد بگه زمانی که تو بودی، با گرمای وجودت زمستون‌ها هم برام تابستون می‌شد). گاه توییوی یاده سالیب، من ده لی، نای نای دئمیشم. گاهی خاطره‌ی عروسیت رو به یادم می‌اندازم و مثل دیوونه‌ها نای نای (هلهله) می‌خونم. سونرا گئنه یاسه باتیب، آغلاری های های دئمیشم. بعدش دوباره عزادار میشم و با های های، گریه می‌کنم. عمره سورن من قره گون، آخ دئمیشم، وای دئمیشم. چنین عمرم رو سپری می‌کنم و من سیاه روز، آخ میگم و وای می‌گم. سرمو بلند کردم و خیره شدم اون دور دورا. هنوز اون دو تا خانومو می‌دیدم.

۱ گفتم می‌خوام به بچه‌هام همزمان فارسی و ترکی رو یاد بدم ببینم می‌فهمن دارن دو تا زبان یاد می‌گیرن و می‌تونن از هم تفکیک کنن این دو تا زبانو یا نه. یه وقت دیدی هر دو رو باهم یاد گرفتن و به دلبرشون گفتن من سنی چخ دوست دارم. گفت «به بچه‌هات دوست داشتن و درست دوست داشتن و چطور گذشتن و فراموش کردن رو یاد بده. خودشون زبان گفتنش رو پیدا می‌کنن». خواستم بگم چطور یاد بدم چیزی رو که خودم بلد نیستم. نگفتم...

۹۶/۱۱/۰۷
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

لافکادیو

نظرات (۳۴)

۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۴ آسـوکـآ آآ
شباهنگ به جفتشون دو تا شو یاد بده
ما یه لهچه داریم بلد نیستیم حرف بزنیم
لهجه مون در حال انقراضه و از لهجه برامون فقط ته لهجه مونده :|
من بچه مو کلاس خصوصی میفرستم گیلکی یاد بگیره :|

بعد هم، تو این همه به مراد عرض ارادت کردی
یعنی اینایی که گفتی توش دوست دارم نبود :D
پاسخ:
آره. خیلی از زبان‌ها و لهجه‌ها در حال انقراضه
اینو دیدی؟
۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۵ مصطفی فتاحی اردکانی
زیاد بود و دوزبانه بعدن میخونم
پاسخ:
نخونید هم ضرر نمی‌کنید. ترجمه‌ی پستِ یه وبلاگ دیگه بود که جمله‌ی اول پستم لینکش کردم
:))
ای بابا من یکم خجالت آوره یه دوستی دارم تبریزیه بهش گفتم بهم ترکی یاد بده فحش یادم داد:))
دایره لغات ترکیم خلاصه میشه تو بدوبیراه گفتن
وسطاش البته یه دوستت دارم هم بهم یاد داد

سخته ترکی قبلا خیلی پیگیر بودم برای یادگیریش ولی دوستام ازشون بخاری درنیومد تو سایتو اینام چیزی پیدا نکردم بیخیالش شدم سر‌فرصت انشالله:))
پاسخ:
من معلم خوبی‌ام. خودمم فحش بلد نیستم :))) پیشنهاد می‌کنم این چت‌ها رو بخونی. اون موقع داشتم به بابای نرگس ترکی یاد می‌دادم :)) نرگس نبود هنوز :دی
۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۴۶ نیمچه مهندس ...
قطعا یاد میگیرن و می‌فهمن.مگه خودت یاد نگرفتی؟
اوه،اوه،ترکی تون با ما خیییییلی متفاوته. واسه ما نصفش فارسی هست.
پاسخ:
آره دیگه. مثل فارسی که نصفش شده انگلیسی، ترکی هم نصفش فارسیه الان.
من نمی‌دونم ترک کجا بودی تو
۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۲۵ __ فورستا __
هانسو قبلیینن 
فک کنم میشه به کدامین قبله :دی
پاسخ:
نگارنده خودش اومد اعتراف کرد هانسو یعنی کدام. قبله هم که یعنی قبله. تو ترکی میشه قِبلِینَن یعنی با کدوم قبله من و تو باید اینطوری باشه وضعمون؟
سلام.
پای دئمیشم یعنی فرستادن، اینو درست گفتین.
تای دئمیشم هم میشه همون شبیه بودن.
پاسخ:
سلام
چه جالب! انگار دماخ رو که ما فقط برای گفتن استفاده می‌کنیم، اینا (نمی‌دونم دقیقاً کیا :دی) به عنوان جزئی از فعل مرکب به کار می‌برن
یه نگاه به حال نذار خودم کردم یه نگاه به طویلی مطلب. نه فعلاً خوابم میاد. حال خوندن همچین متنی رو ندارم.
این کامنتم صرفاً جهت اینه که وقتی جوابش رو دادی دوباره برگردم به بهونه چک کردن جواب اصل مطلب رو بخونم. و ارزش دیگه‌ای نداره.

پاسخ:
این پاسخ صرفاً جهت اینه که شما رو بکشونم وبلاگم که بیای این پستو بخونی :دی و ارزش دیگری ندارد :))
بچه ها راحت چند زبان رو یاد میگیرن 
خیالت راحت باشه :) حتما به بچه هات زبان مادری  رو یاد بده 
ما اینجا همه ی بچه ها علاوه بر فارسی زبان مادری هم بلدن:)
پاسخ:
من خودم علاقه‌ی چندانی به یاد گرفتن زبان‌های مختلف ندارم... برعکسِ رشته‌های مختلف که به هر کدوم یه ناخنکی می‌زنم در مورد زبان‌ها معتقدم یکی دو تا کافیه
شباهنگ چوخ گوزل یازمیسان
من چون  تبریزی هستم خیلی خوب میتونم متن های ترکی رو بخونم ولی نوشتن اش یه خرده واسم سخته.من چون همسایه مون زبان اش فارسی بود تو دوران کودکی و قبل از پیش دبستانی زبان فارسی رو خیلی خوب یاد گرفتم واسه ام خوب شد
پاسخ:
ساغول :)
اگه یاددهنده خودش ترک نباشه خوبه
چه خوندنش سخت بود :-/
الان تو پست ترکی لافکادیو رو ترجمه کردی اول کار؟
پاسخ:
بله. هم ترجمه، هم نقد :)))
البته خودش میگه هیچ وقت سراغ ترجمه نرم

ما به "هرچی" می گیم هرنمه. اصا نمه نه درست نیست اگه به زبون های ترکیه و اینا نگاه کنی.
پاراگراف سوم: به گیرنده هاتون دست نزنید
"هر گوزلدن بیر گول آلیب، سن گوزه له پای دئمیشم" از همه زیبارویان یک گل گرفتم و به پای توی زیباروی ریختم(معنی لفظی نیست)--کلا ینی تو زیباروی ترین زیبارویانی
ترکی تبریزی هر موقع فرق دویدن و فرار کردن رو گفت تازه میشه یه حرفایی در موردش زد حالا چه برسه به معیار :)).


پاسخ:
چی رو چی میگین؟ نمی‌گین نَمَنه؟ 
نمنه خیلی مُصطلحه. مثلاً اگه یه فارسی زبان بخواد بگه متوجه منظورت نشدم میگه نَ مَ نَ (که معنیش میشه "چی؟")
شاهد هم دارم برای این حرفم.
یه بار من یه شعر ترکی برای یه پستی گذاشتم و جواب کامنتم این بود: نَ مَ نَ؟

دست به گیرنده نزنید و به گیرنده دست نزنید. نمی‌دونم کدوم درسته. مثال مشابهشو قبلا جایی دیده بودم که هر متنی نیاز به ویرایش دارد و هر متنی به ویرایش نیاز دارد. یادم نیست کدوم درست بود.

در مورد معنی این بیت نظری ندارم. میشه گفت از هر کی زیبایی‌شو گرفتم و در تو جمع کردم. مثلاً بینیِ خوشگلِ شخص ایکس + چشم خوشگل شخص وای + ابروی خوشگل شخص زد + لب خوشگل شخص اِن + ... از هر زیبارویی که می‌دیدم یه جایش رو شبیه تو می‌دیدم (در زیبارویان من دنبال نشانه‌ای از تو بودم که ببینم کجاش یا چه چیزش شبیه تو هست)

بین دویدن و فرار کردن تمایز قائل نشدیم انگار. ولی برای انواع و اقسام دردها تفکیک قائل میشیم :دی
اون پست لافکادیو رو براش نظر گذاشته بودم که خیلی چسبید. این پست توام همونقدرررر چسبید. حتی با لحن و صدای شهریار یه جایی چشام داشت پر میشد =) حالا همه‌مون یه پست ترکی بذاریم پس! :)
پاسخ:
نوووووووووووش جونت!
پست ترکی گذاشتن برای من خیییلی سخته. همینجوری از اول که اصن نمی‌تونم ترکی بنویسم. باید فارسی‌شو بنویسم و بعد ترجمه کنم و مشقت و دشواری داره خلاصه
۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۲۶ زِدْ عِِـچْ آرْ …
توکندی برای ترکی استانبولی نیست؟
پاسخ:
تو آهنگ‌های اونا هم شنیدم؛ ولی نمی‌دونم آیا مثلاً ترک‌های استان گلستان، یا ارومیه یا اردبیل هم به کار می‌برن یا نه. تبریز که توکندی نداره.
یعنی واقعا ممنون. ...دغدغه شده بود یکم اون پسته:) منم الحمدلله از ترکی فقط "چخ" و بلدم:)
پاسخ:
:))) زیر پستشم نوشته بود درخواست ترجمه نکنید و لابد خیلی سخت گذشته بهتون تو این مدت :دی
مگه همه ترک ها و کرد ها همزمان دو زبان نمی آموزن؟
پاسخ:
الان تو شهرها آره؛ چون ارتباطات زیاد شده و بچه‌ها، بچه‌های سابق نیستن. گودزیلان. ولی بیست سال پیش و حتی الان تو مناطق محروم، نه. بچه‌ها تا نرن مدرسه و خوندن نوشتن یاد نگیرن نمی‌تونن با یه بچه‌ی فارسی زبان ارتباط برقرار کنن.
من خودم فارسی رو تو مدرسه یاد گرفتم. یه دوست خانوادگی داشتیم که همسایه هم بودیم و همکلاس هم حتی. مامان و باباش به این از اول فارسی یاد دادن و ترکی رو وقتی می‌رفت راهنمایی یاد گرفت. ولی فارسی‌ای که اون یاد گرفت با لهجه‌ی ترکی بود. چون مامان و باباش لهجه‌ی ترکی داشتن. غنای واژگانیشم کم بود و فارسی رو در حد روابط روزمره یاد گرفت. ولی من چون با متن فارسی شروع کردم فارسی یاد گرفتنو، لغت‌های بیشتری بلد بودم.
اینایی که میگم موضوع کار تحقیقمه که دکتر حداد سپرده انجام بدم
ترکی استانبولی با آذری تفاوت داره؟
من کلاً قاطی کردم، جای که فیگور لهجه گرفتم فارسی در اومد، جای که داشتم فارسی می خوندم ترکی در اومد. :)
پاسخ:
بله. یه کم تفاوت داره
مثال ترکی استانبولی از آهنگ mustafa_ceceli_gul_rengi_mp3
Havasından suyundan aşk damlayan هاواسیندان سویوندان آشک داملایان
Yarim var gül renginde یاریم وار گول رِنگینده
Dünyaları verseler kar etmez دونیالاری وِرسِلر کار اِتمز
Olmaz ki sen denginde اولماز کی سن دِنگینده
معنیش میشه:
از آب و هواش عشق میباره
یه یار دارم به رنگ گل
حتی اگه دنیا رو هم به من بدن، فایده‌ای نداره
همتا و مانند تو وجود نداره

حالا اگه بخوام همینو به آذری بخونم اینجوری می‌خونم:
هاواسینان سویونان عشق دامیر
یاریم وار گول رنگینده
دونیالاری ورسلر کارا گلمز
سنه تای اولماز

اگه لینک آهنگه رو باز کردید و شنیدید، این آلبوم آذری رو هم بشنوید. شاید با تفاوت لحن ترکی و آذری آشنا شدید: https://ahaang.com/album
۰۸ بهمن ۹۶ ، ۰۳:۱۹ الهام شمسی
ولی خیالت راحت :) فرزندانت هر دو زبان رو به خوبی یاد می‌گیرن و درک شنوایی‌شون هم تقویت می‌شه (راجع به ارتباط دو زبانه بودن و درک شنوایی حیلی مقاله وجود داره، که خیلیاشو اعضای آزمایشگاه brain volt یا brainvolts توی دانشگاه Northwestern اگه اشتباه نکنم، نوشتن، خصوصاً این دو نفر: Erika Skoe و Nina Kraus). آخی من یادم افتاد به اینکه وقتی سه سالم بود، به خاطر اینکه مرحوم مادربزرگ پدریم باهام ترکی حرف می‌زد، ترکی رو یاد گرفته بودم. بعد می‌دونی از لحاظ عصب‌شناسی، بچه تا 12 سالگی فرصت داره یه زبان رو برای خودش درونی کنه، البته از بعد از 12 هم می‌تونه ها ولی به شرطی که لااقل مختصری از زبان (هر زبانی) رو تا قبل از 12 یاد گرفته باشه. بهش می‌گن critical period. این دوره‌ی بحرانی برای بینایی و شنوایی و اینا هم هست، احتمال زیاد راجع بهش می‌دونی دیگه. مرجع حرفم برای دوره‌ی بحرانی کتاب نروساینس، ویرایش چهارم و همچنین پنجم هست، نوشته‌ی Dale Purves و همکاران.

تا درودی دیگر دو صد بدرود که این پروژه‌ها بهم می‌گن "عزیزم کجایی، دقیقاً کجایی" منم جواب می‌دم "پریشونم، پریشونم، پریشون/پشیمونم، پشیمونم، پشیمون" (دومی ارجاع دارد به "جمعه" محسن چاوشی)
پاسخ:
:))) اتفاقا این کتابا و مقاله‌ها رو خوندم و یه ایده به ذهنم رسید. اونم اینه که مثلا من اگه همزمان بهت ژاپنی و کره‌ای یاد بدم و نگم کدوم جمله به کدوم زبانه و به صورت طبیعی یادت بدم، تو هر دو رو باهم یاد می‌گیری و دیگه نمی‌تونی تفکیکشون کنی. شاید ضمیرو به ژاپنی بگی و فعلشو به کره‌ای. ایده‌م اینه که تلویزیون نداشته باشیم ایشالا و بچه تا یه سنی (دو سه سال) فقط صدای مامان و باباشو بشنوه و مامان بزرگ و بابابزرگ و دایی و مختصری از فک و فامیل. ما (من و باباش) هم همزمان به هر دو زبان صحبت کنیم باهاش. مثلاً صبح تا ظهر ترکی، ظهر تا عصر فارسی. بعد ببینیم چی میشه :))
شنیدی اینو که کاش دو نفر بودم یکی زندگی‌اش را می‌کرد یکی فقط تو را دوست داشت؟
به نظرم کاش سه نفر بودم، یکی زندگی‌اش را می‌کرد یکی فقط تو را دوست داشت یکی هم به این وبلاگ رسیدگی می‌کرد
پاسخ:
به نظرم کاش چهار نفر بودی،
یکی زندگی‌اش را می‌کرد یکی فقط او را دوست داشت یکی به این وبلاگ رسیدگی می‌کرد و یکی هم فقط درس می‌خوند و کنکور داشت
اون روزای اولی که اینجا رو پیدا کرده بودم یه کامنت گذاشته بودم که یکی هم باید میبود که میخوابید
یادمه اونموقع ها جغد بودید به معنی واقعی کلمه

درخصوص خود پست نظری نداشتم:)
پاسخ:
اونی که داره زندگی می‌کنه می‌خوابه دیگه. بقیه ولی خواب و خوراک ندارن
سی‌پی‌یوم سوخت بابا! چه متنی بود این؟!! :|
من کلاً ترکی، بیل می‌رم، کلنگ برمی‌گردم!! :|
پاسخ:
نقد و ترجمه‌ی پست لافکادیو بود :)))
جالبه شماها میگین بیلمیرم، ما میگیم بولمورم. البته بین علما اختلافه که کدوم معیاره.
۰۸ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۵۷ آسـوکـآ آآ
خیلی وحشتناک بود شباهنگ
خیلی . . .
پاسخ:
اوهوم :(
چون به صورت همزمان چند نفر نیستی مجبوری به صورت متوالی کار کنی دیگه یه دوره ای زندگی کردی ، یه دوره ای هم از خیلی کارهازدی برای درس و مشق و کنکور؟ ، یه دوره هم باید به مراد برسی دیگه:-)

+ سنی چوخ استیرم! اینم تلاش من برای ترکی حرف زدن:-)
پیشنهادی برای یادگیری زبان ترکی نداری؟ حداقل شعرهای ترکی شهریار را بتونیم مزه کنیم...
پاسخ:
دقیقاً الان کتاب آمار جلومه، کامنتا رو جواب میدم، پست بعدی رو می‌نویسم ولی منتشر نمی‌کنم فعلا :دی، تلگرامم بازه و دارم از یه کانالی سوالات استعداد تحصیلیشو حل می‌کنم، دو تا روان‌شناسی کنارمه، بانک هم منتظرمه برم یه کاری انجام بدم و این قابلیتو دارم یه بچه هم بغلم باشه
تنهایی زبانِ جدید یاد گرفتن سخته. از شعر شروع نکن. سختت میشه. به نظرم از متن شروع نکن و با گوش کردن یاد بگیر. یه همسایه یا دوستی که آشنا به قواعد هم باشه البته. هم‌کلام شو باهاش. چند ماه طول نمی‌کشه که عین بلبل ترکی حرف می‌زنی
اتفاقا...
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب وسفینه غزلست...:-)

ممنون. البته اگر محتوای چند رسانه ای مثلا اسم  فیلم های خوب ترکی یا فیلم و صوت اموزشی داشته باشی تو همین وبلاگ قبل هجرتت بزاری یه عمر ما را مدیون خودت میکنی نسرین جان:-) این همه وقت با شیخنا شباهنگ دم خور بودیم اینقدری که فارسی یادگرفتیم از زبان ترکی چیزی نفهمیدیم :-)
پاسخ:
:) لطف داری. ترکی لهجه‌های مختلفی داره. مال کدوم شهرو می‌خوای یاد بگیری؟ مثل فارسی هم نیست که بگیم تهران معیاره. معیار نداریم. هر چند تبریز همیشه معیاره :)))
اون شعر شهریار رو فایل صوتی و یا متنیش رو نداری؟ 
ترکی شما با ترکی‌ای که اطراف ما(قشقایی فکر کنم) صحبت می‌کنن متفاوته. البته تا یک حدی رو متوجه میشم. ولی دیگه از یک حدی به بعد رو بی‌سوادم. :)
.
با تشکر از شما که باز ما رو به اینجا کشوندین.:دی

پاسخ:
لینکشو گذاشتم دیگه. هر موقع تو متن پست یه چیزی دیدی که رنگش با بقیه‌ی متن فرق داره ینی می‌تونی روش کلیک کنی و دری از درهای علم به روت باز بشه
آره. ترکی یه جوریه که تا سر کوچه بری برگردی لهجه‌ت 360 درجه عوض میشه
بفرمایید اینم لینک: 
همون ترکی معیار خوبه:-)
میخوام یه جوری با هامون کار کنی که امضا خودتم پاش باشه یعنی اگر روزگاری خواستیم کلاس اموزش زبان ترکی بزاریم بگیم به روش شیخ شباهنگ مد ظلها العالی:-) یه ترکی تمیزو پیراسته اموختن در محضر شیخ اهل ادبی چون شماتو این اشفته بازار اموزش زبان که خودت بهتر میدونی واقعا غنیمته.
+ خارج از شوخی اگر یه پرونده ای باز کنی الفبای ترکی و محتوایی برای یادگرفتنش را اونجا بزاری خیلی عالی میشه. خیلی هم لازم نیست با ادا و اسلوب باشه . در حد ذوق سرشار خودت دیگه. از فیلم و صوت و غزل گرفته تا محاورات روزمره و معرفی شهر تبریز به زبان ترکی و قسعلیهذا که خودت در این مقوله ها استادتری و طبیعتا به فراخور فرصت هایی که داری.
پاسخ:
معیار نداریم که. همین «نمی‌دونم» رو من میگم بولمورم، یه عده میگن بیلیمرم
شبکه‌ی استانی ما یه سری فیلم‌ها رو دوبله کرده به ترکی تبریز خودمون. ارمغان تاریکی و یوسف و اصحاب کهفشو می‌دونم، ولی بازم هست
در گام اول می‌تونی دو سری فیلمو (فارسی و ترکی) همزمان ببینی و مطابقت بدی که اینی که اینجا گفت فارسیش چی میشه
گوشتم عادت می‌کنه کم‌کم
به نظرم گام اول اینه که مثل بچه‌ها زبان رو فقط بشنویم
لری هم چند جور متفاوت هست و با همدیگه فرق میکنن...
به نظر من حتما والدین و بخصوص مادرها اگر فارس نیستن حتما باید در کنار فارسی گویش و زبان خودشون رو هم به بچه‌شون یاد بدن...
نمیدونم چرا بعضیا فقط هدفشون اینه بچه‌شون فارسی یاد بگیره انگار عارشون میاد زبان مادری رو بهش یاد بدن.
پاسخ:
شاید یه دلیلش نگاهِ از بالا به پایین تهرانیا به شهرستانیا باشه. برای همین اقوام مختلف سعی می‌کنن لهجه‌شونو پنهان کنن یا اصن از ابتدا یاد نگیرن گویش و لهجه‌ی خودشونو
ترکی قشنگه ها اااا ولی خوب سخته :(
((جیران منه باخ ))رو می دونم که یعنی جیران من رو نگاه کن.
ساقول یا ساغول و خوش گلدی فکر کنم  همه یعنی خوش اومدی.
نه خبر = چه خبر
جع =بیا
هارا جیسن =کجا میری؟
والبته چند عدد دشنام که یاد گار دوستان ترک دوران خدمت است :
گده فکر کنم یعنی ولگرد :) البته می بخشید.(قابلیت سانسور دارد)
یکی از دوستان دایم به اون یکی می‌گفت: هارا جیسن گده؟؟
اونم چند تا دشنام میداد که معذور از گفتنم

یعنی ها اگه 6 و 7 ماهی می بودم باهاشون یاد می گرفتم  ترکی رو...


موافقم 100 درصد  که فرزندان باید  علاوه بر زبان رسمی کشور ،زبان مادری رو هم یاد بگیرن ؟نمیدونم چرا نمی گن زبان پدری ؟؟؟ شاید زبان همسر ها فرق کنه خووو...:)
پاسخ:
:))) هارا گسن گده؟ :))) آره. گده مؤدبانه نیست؛ ولی به معنی پسره. یه بار یه بنده خدایی جلوی ما از یکی از فامیلای ما پرسید چند تا گده داری :))))
شاید چون قدیما خانوما خونه بودن و بچه حرف زدن رو از مامانش یاد می‌گرفت نه از باباش
شباهنگ من می خوام زبان انگلیسی یاد بگیرم البته در حد دبیرستان و کمی زبان تخصصی بلدم اما می خوام  کامل و عالی بلد باشم(عاشق زبان هستم) با کلاس رفتن خوب یاد میگیرم؟یکی ار آرزوهام تافل گرفتن با نمره ای خوبه:)
پاسخ:
کتابای تافل زیاده تو بازار
سخنرانی‌های تد هم خوبه
باید یه امتحان تعیین سطح بدی که بدونی از کجا شروع کنی

بعدا میخونم!:دی
پاسخ:
پست امروز به فردا مسپار
قطعا یکی از دلایلش همینه، من همیشه میگم خیلی زشته که یه آدم وارد اجتماع بشه و نتونه معیار صحبت کنه...
و همون قدر هم ناپسنده که یه آدم زبان مادری خودش رو بلد نباشه...
ماها با همین پنهان کاری و مخفی کردن زبان مادری به این رفتار و نگاه از بالا به پایین ِ تهرونیا دامن می زنیم خب...
پاسخ:
فقط هم نباید تهرونیا رو مقصر دونست
ما خودمون وقتی یکی از روستا و شهرستان‌های اطراف میاد تبریز چه برخوردی باهاش داریم؟
همین چند وقت پیش یه حرکه‌ی کسره رو اشتباهی فتحه گفتم، داداشم خندید که شبیه دهاتیا چرا حرف می‌زنی
نسرین:))
بعد از مدتها توی خوندن پستت دو خط یبار سرم با شدت میخورد به دیوار!
این حجم نفهمیدن رو باورم نبود!
من یه مدت سریالای زبان اصلی ترکی استانبولی میدیم، البته نه اون چرنداشو:دی
حس میکردم خیلی فهم ترکیم بهتر شده! پست تورو که خوندم، کل فوندانسیونم ریخت.
مگه گلستانم ترک داریم؟!!
...
میگن اموزش همزمان دو زبان به بچه تا زیر نمیدونم چند سالگی، درست نیست، ولی من مخالفم!
کسیو میشناسم مادرش ایرانیه، پدرش استرالیایی، بچه هه 4 سالشه، فارسی رو گرچه با لهجه بریتیش ادا میکنه(!) ولی خیلی قشنگ با مادرش فارسی و با پدرش انگلیسی بریتیش حرف میزنه، هیچ مشکلی م نداره علی الظاهر!
...

پاسخ:
:))) آره. تو خوابگاهمون یه دختر ترکمن بود. اون حرف‌های ترکی ما رو می‌فهمید، ولی ما ترکیِ اونا رو نه. سخت بود ترکی‌شون

این میگن و شنیدم‌ها رو ول کن؛ سه ماهه دارم راجع به این چیزا کتاب و مقاله می‌خونم. منتظرم بچه‌هام به دنیا بیان روشون تست کنم این نظریه‌ها رو. کاش چند قلو چند قلو به دنیا بیان که لااقل هفت هشت ده تا متد رو روشون آزمایش کنم
۰۹ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۵۰ نیمچه مهندس ...
طفلک بچه هات موش آزمایشگاه تو میشن:-)
عجیبه که کامنت منو اینجا جواب دادی و واسم نوتیف نیومده.خودم اومدم خوندم.
من ترک خراسان رضوی ام
تو دبیرستان بعضی وقتا انگلیسی و ترکی رو باهم مقایسه می کردم.مثلا این که تو هر دو صفت قبل از اسم میاد.کلمات مشترک و معنی متفاوت شون( از نظر تلفظ)
الانم کلمات ترکیبی میسازم و با خواهرم استفاده می کنیم.مثلا به جای خجالت چک یا خجالت بکش میگم خجالت بچک.جاست فر فان :)
پاسخ:
چون کامنتتو با ورود به اکانتت نذاشته بودی و اسمتو خودت دستی نوشته بودی :)
چشم!:دی
پاسخ:
بی‌بلا و پرنور :)
سلام, اولین بارپستات رو میخونم و از شانسم به پست ترکی خوردم که عاشقشم, توکندی روبیشتر اطراف زنجان وبیجاراستفاده میکنن, پای هم به معنی هدیه هست ولی منظورش همونی که گفتی ازیکی چشم زیبا واز یکی ابروو... به نظرمنم نمیشه معیارتعیین کردهر لهجه ای برای مردم منطقه خودش عزیز وبرای من همه ی لهجه های ترکی عزیزن, ممنون از پست قشنگت
پاسخ:
سلام
ممنونم :)
آره بعدا فهمیدم توکندی رو اطراف زنجان به کار می‌برن